شهدای پاسدار :: شهدای بروجرد

شهدای بروجرد

بانک الفبایی شهدای بروجرد

شهدای بروجرد

بانک الفبایی شهدای بروجرد

| خانه | پایین صفحه | بلاگ بیان | چی میل | تماس با ما | گردو
شهدای شاخص بروجرد
امروز زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی شهدا كمتر از شهادت نیست. ( امام خامنه ای)

برای مشاهده ی زندگینامه ،
لطفا بر روی عکس کلیک کنید


شهدای فرهنگی بروجرد
امروز زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی شهدا كمتر از شهادت نیست. ( امام خامنه ای)

برای مشاهده ی زندگینامه ،
لطفا بر روی عکس کلیک کنید


آمار وبلاگ
-----------------


آخرین مطالب

پیوند ها

ابزار

جانم فدای رهبر
 جانم فدای رهبر اين هشيارى، موقع‌سنجى، لحظه را به حساب آوردن، خصوصيت برجسته و مهمى است كه بايد ملت ما در همه‌ى موارد متوجه باشند؛ آنجایى كه دشمنى و توطئه‌ى دشمن حس مي شود، به صورت لحظه‌اى بايد همه حساسيت نشان بدهند. (امام خامنه ای)

بسیجی ام ، بسیجی ام
فدایی ولایتم فدایی ولایتم

ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم
در ره عشق جگر دار تر از صد مَردیم
هر زمان یاد خمینی به سر افتد ما را
دور سیّد علی خامنه ای می گردیم

بسیجی ام ، بسیجی ام
فدایی ولایتم


پیام های روزانه
امروز زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی شهدا كمتر از شهادت نیست. ( امام خامنه ای)



این معامله با خدای متعال است؛
شهید جان خودش را داده است ،
و رضای الهی را ،
که بالاترین ارزشهای عالم وجود است ؛
کسب کرده است .
در همه‌ی ادیان الهی ؛
فداکاری در راه خدا ،
جان دادن در راه خدا ،
این ارزش والا را دارد .

مقام عظمای ولایت
1402/05/22

ایران حسین علیه السلام ،
پیروز است


نیازهای روزانه

مخـاطب محـترم لطـفاً
برای ورود به هر یک از بخش های ذیل ،
بر روی تصویر مربوطه کلیک نمایید
--------------------

 ساعت ، تقویم و مناسبت های امروز
ساعت ، تقویم
و مناسبت های امروز

......................................


اخبار امروز به روایت
روزنامه های صبح و عصر

......................................


گزارش وضعیت آب و هوای بروجرد

......................................


لینک ارگان های مهم دولتی




کلمات کلیدی

پیوندهای روزانه

تبلیغات



اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

فهرست شهدای والامقام شهرستان بروجرد
شهدای ثبت شده در وبلاگ ( به ترتیب حروف الفبا )
مخـاطب محـترم لطـفاً برای دسترسی به اطلاعات شهدا
بر روی هریک از حروف الفبا و یا نماد عملیات ها کلیک نمایید










۱۸۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای پاسدار» ثبت شده است

سه شنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۴، ۱۰:۵۸ ق.ظ

کحالی ابوالقاسم فرزند محمود

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سردار رشید اسلام پاسدار شهید ابوالقاسم کحالی

شهید ابوالقاسم کحالی

نام : ابوالقاسم

نام خـانوادگی : کحالی

نام پدر : محمود
نام مادر : معصومه

تاریخ تولد : 1334/08/25

محل تولد : بروجرد

سن هنگام شهادت :  39 سال

تـاریخ شهادت : 1373/07/23

مـحل شهادت : جاده مهاباد

نحوه شهادت : ماموریت

نام گلزار : گلزار بهشت زهرا (سلام الله علیها) تهران

زندگینامه

شهید ابوالقاسم کحالی در بیست و پنجم آبان 1334، در شهر بروجرد دیده به جهان گشود. پدرش محمود و مادرش، معصومه نام داشت. وی تا پایان کارشناسی در رشته جغرافیای سیاسی و نظامی درس خواند.

این شهید گرانقدر در سال‌های پیش از انقلاب با آگاهی و بیداری به مبارزه با رژیم شاهنشاهی پرداخت و در راه اندازی مبارزات علیه شاه نقش برجسته‌ای داشت. پس از ورود حضرت امام (ره) به شهر قم به عنوان محافظ امام راحل در رکاب آن بزرگوار بود و همچنین همزمان با تشکیل سپاه پاسداران به عضویت سپاه درآمد.

شهید کحالی در سال 1360 ازدواج کرد که از او دو فرزند به نام‌های محمدباقر و محمدجواد به یادگار مانده است.

این شهید گرانقدر پس از طی کردن دوره‌های مختلف به علت مهارت و تخصص ایشان به عنوان مربی و مسؤل آموزش در زمینه تاکتیک جنگ های نامنظم و کلاسیک در دانشگاه امام حسین (علیه السلام) مشغول به خدمت شد، به طوری که تعداد زیادی از نیروهای موثر در حال خدمت کادر سپاه و رزمندگان از سراسر کشور توسط ایشان آموزش داده شده اند.

وی به علت جایگاه حساسش در امر آموزش، در زمان عملیات خود را به مناطق عملیاتی جنوب و غرب می‌رساند تا در عمل نیز شاگردان و بسیجیان خود را آزموده و خود نیز کنار آن‌ها در حفظ پدافند منطقه تلاش می کرد و بعد از انجام فعالیت میدانی، مجدداَ بر خلاف میل باطنی به دانشگاه امام حسین(علیه السلام) بر می گشت.

این شهید بزرگوار در عملیات‌هایی همچون بیت المقدس، فتح المبین و …. و مناطق عملیاتی همچون سر پل ذهاب، بازی دراز، گیلانغرب و …. شرکت داشت و به طوری که خاطرات زیادی از رشادت‌هایش در ذهن دوستانش نقش بسته است.

وی درسال 1361 با توجه به فرمان امام خمینی (ره) تحت عنوان قوای محمد رسول الله به همراه جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان به لبنان رفت و به آموزش نظامی و … اولین نیروهای حزب الله لبنان برای مقابله با رژیم غاصب اسرائیل اقدام کرد که در طول این سال‌ها به فیض جانبازی نائل آمد.

شهید ابوالقاسم کحالی بعد از رشادت‌ها و ایثارگری‌های فراوان برای انقلاب و کشورمان در 23 مهرماه سال 1373 در ایام شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در محور عملیاتی مهاباد توسط افراد ناشناسی به فیض شهادت نائل آمد.

آرامگاه این شهید گرانقدر در قطعه: 50 ردیف: 46 شماره: 7 گلزار شهدای بهشت زهرا(سلام الله علیها) تهران قرار دارد

لینک منبع : برای مشاهد منبع مطلب اینجا کلیک کنید

لینک آلبوم تصاویر :

برای مشاهد آلبوم های تصاویر بر روی هر یک از شماره های ذیل کلیک کنید :

۱ ؛ ۲ ؛ ۳ ؛ ۴ ؛ ۵ ؛ ۶ ؛ ۷ ؛ ۸ ؛ ۹ ؛ 10 ؛ 11 ؛ 12 ؛ 13 ؛ 14 ؛ 15 ؛ 16 ؛ 17 ؛ 18 ؛ 19 ؛

 

وصیت نامه اینجانب ابوالقاسم کحالی فرزند محمود

همسرم

در مدتی که با من زندگی کردی هیچگاه روی خوش زندگی را ندیدی. همیشه ناکامی و دربدری برای تو به ارمغان آوردم. همیشه خستگی بیرون را به خانه آوردم و بر سر تو ریختم و با منطق بدی که داشتم بطور مداوم ترا مورد آزار و اذیت قرار دادم. همسر خوبم تو با صبر و تحمل، کلیه دشواری ها را به خاطر خدا تحمل کردی و به خاطر خدا مرا تحمل کردی و به خاطر خدا مرا تحمل کردی. با وجود آنکه بچه مریض در خانه داشتیم همیشه مشوق من بودی که به جبهه بروم و تو خود تنها می‌ماندی.

خداوند ان شاالله تو را از صابران قرار دهد و ترا با سرور زنان عالم محشور گرداند. امیدوارم که از من درگذری زیرا اگر تو از من بگذری، خدا هم خواهد گذشت… ان شاالله و گر نه وای بر حال احوال آدمی همچون من.

نور چشمانم محمدباقر و محمدجواد

زمان، زمان ایثار است. اکنون زمانی است که به حول و قوه الهی کاخ‌های مستکبرین عالم یکی پس از دیگری بدست مستضعفین بر سرشان خراب می‌شود و معنی آیه «و نرید ان نمن …» تحقق پیدا کرده که مستضعفین عالم بر مستکبرین غلبه خواهند نمود.

عزیزان من تمام هم و غم خود را در راه مبارزه با مستکبرین بگذارید و انقلاب اسلامی را و این جمهوری را که با خون صدها هزار شهید بدست آمده و دست کلیه ابرقدرت‌ها از خاک پاک ایران سرزمین اسلامیمان کوتاه نموده حراست کنید و در این راه از نثار جان خویش دریغ نورزید. به برپایی نماز اهمیت بدهید. در آن دنیا اولین پرسشی که از انسان می‌کنند اینست که نماز خوانده‌ای یا نه. در کلیه صحنه‌هایی که برای حفظ دستاوردهای انقلاب برگزار می‌شود، شرکت کنید. از کمک و یاری به مردم مستمند دریغ نورزید. با دوستان دین، دوست و با دشمنان دین، دشمن باشید و فرق نمی‌کند که دشمن دین که باشد. حتی اگر نزدیکترین فرد به شما باشد، چونکه حفظ نظام جمهوری اسلامی مانند نماز واجب است.

نور چشمانم بابا را حلال کنید و همیشه به دنبال کسب علم و دانش باشید. ثروت واقعی علم است نگذارید که منافقین درس بخوانند و مشاغل کلیه‌ی مملکت را در دست بگیرند و بچه حزب اللهی هم نظافتچی و آبدارچی او باشد.

به امید بخشش از طرف خداوند

بنده سراپا تقصیر

ابوالقاسم کحالی

1372/10/03

 

 


     

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۴ ، ۱۰:۵۸
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
سه شنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۴، ۱۰:۰۸ ق.ظ

کبودجامه محمد فرزند غلام

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
پاسدار شهید محمد کبودجامه

شهید محمد کبودجامه

 

 

نام: محمد

نام خانوادگی : کبودجامه

نام پدر : غلام
نام مادر : اکرم

تاریخ تولد : 1337/11/01

محل تولد : بروجرد

شغل : پاسدار

محل سکونت : بروجرد روستای گندل گیلان

تاریخ شهادت : 1361/02/16

محل شهادت : فکه

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد

کد ایثارگری : 6124588

زندگینامه

در روز اول بهمن ماه سال  1337 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش غلام، کشاورز بود و مادرش اکرم نام داشت.

به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. در روز شانزدهم اردیبهشت ماه سال 1361 ، با سمت فرمانده ی دسته در فکه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. تربت پاک  او در  گلزار بهشت شهدای زادگاهش بروجرد واقع است.

منبع:
ـــ فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 484.

 

شهید کبودجامه سال 1361 در عضویت سپاه بروجرد در جنوب به شهادت رسید. همه اتفاق نظر دارند که او در لطافت روح مثال زدنی بود.

دکتر محمود بابایی استاد بازنشسته پژوهشگاه وزارت علوم و دوست همدانی شهید کبودجامه با ارسال این عکس از خودش و آن شهید مربوط به سال ۱۳۵۹ چنین نوشت :

تابستان سال 1361 برای دیدار دوستان از جمله ممد ( محمد کبودجامه ) به بروجرد رفتم ( برگشتم )، شب رسیدم.

با عجله، ساک به دست، به سمت محل دیدار دوستان می‌رفتم که در روشنایی چراغ خیابان، اعلامیه‌ای را دیدم …

خبر شهادت ممد و چند نفر از رفقایش بود …

وصف حال کسی که ممد را می‌شناسد و این خبر هولناک را می‌شنود، بسیار سخت است…

شب کابوسی را گذراندم … صبح زود برگشتم و دیگر به آن شهر برنگشتم …

 

 

عکس سال ۱۳۵۹

نفر نشسته : شهید محمد کبود جامه

ایستاده : محمود بابایی ( فرستنده ی عکس )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۴ ، ۱۰:۰۸
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۴، ۰۱:۱۵ ب.ظ

کبودجامه غلامرضا فرزند علی محمد

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
شهید غلام رضا کبودجامه

شهید غلام رضا کبودجامه

نام : غلام رضا

نام خانوادگی : کبودجامه

نام پدر : علی محمد

تاریخ تولد : 1345/01/10

محل تولد : بروجرد

شغل : پاسدار

تاریخ شهادت : 1365/10/23

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد

کد ایثارگری : 6529979

زندگینامه

دهم فروردین 1345 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش علی محمد، کفاش بود و مادرش ملوک نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت.

به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و سوم دی 1365 ، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. تربت پاک وی در گلزار بهشت شهدای بروجرد واقع است.

منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 484.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۴ ، ۱۳:۱۵
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۴، ۰۱:۰۷ ب.ظ

کاویانی مقدم بروجردی عبدالرضا فرزند محمدرضا

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
پاسدار شهید عبدالرضا کاویانی مقدم بروجردی

شهید عبدالرضا کاویانی مقدم بروجردی

نام : عبدالرضا

نام خانوادگی : کاویانی مقدم بروجردی

نام پدر : محمدرضا

نام مادر : نصرت

تاریخ تولد : 1343/09/01

محل تولد : بروجرد

شغل : پاسدار

تاریخ شهادت : 1367/03/28

محل شهادت : محور بانه

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد

کد ایثارگری : 6715982

زندگینامه

در روز اول آذر ماه سال 1343 ، در شهرستان دورود به دنیا آمد. پدرش محمدرضا و مادرش نصرت نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. سال 1364 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد.

شهید عبدالرضا کاویانی مقدم فرماند دسته یک از گردان ثارالله از زمره پاسدارانی بود که فارغ التحصیل از مکتب خانه امام حسین(ع) شد. او از همان دوران کودکی به کار و حرفه علاقه زیادی داشت و در کارگاه جوشکاری مشغول به کار شد . در کنار حرفه اش هیچگاه از یاد خدا غافل نمی شد ، در نماز جمعه شرکت می جست و در راهپیمایی ها و تظاهرات دوشادوش دوستانش بود .

عشق وافر شهید به مادرش زبانزد عام و خاص شده بود چرا که در سن هفت سالگی از نعمت پدر محروم شده و مادر نقش سنگین پدر را به خوبی ایفا کرده بود .

عشق به امام از دیگر خصیصه های شهید بود که در لبیک به امام در تاریخ 1361/05/02به عنوان یک بسیجی رهسپار جبهه شد . و سرانجام به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت.

عاقبت پس از شرکت در آزمون عشق نمره ی قبولی را در بالاترین سطح در کارنامه ی خویش ثبت کرد و در روز بیست و هشتم خرداد ماه سال 1367 ، با سمت فرمانده ی دسته در عملیات پنجوین در منطقه ی بانه بر اثر اصابت ترکش و مسمومیت شیمیایی به فیض عظمای شهادت رسید.
پیکر پاک و مطهر وی در گلزار بهشت شهدای شهرستان بروجرد، زیارتگاه خیل عظیم عاشقان ایثار و شهادت شد.

منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 484.

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۴ ، ۱۳:۰۷
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۴، ۱۱:۳۲ ق.ظ

کاوند مرتضی فرزند علی محمد

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
پاسدار شهید مرتضی کاوند

شهید مرتضی کاوند

نام : مرتضی

نام خانوادگی : کاوند

نام پدر : علی محمد

تاریخ تولد : 1340/01/01

محل تولد : بروجرد

شغل : پاسدار

تاریخ شهادت : 1359/10/16

محل شهادت : هویزه

آرامگاه : زیارتگاه شهدای هویزه ردیف اول قبر آخر

کد ایثارگری : 5908593

زندگینامه

شهید مرتضی کاوند در اول فروردین سال 1340 در بروجرد متولد شد. او چهار - پنج ساله بود که خانواده اش به شهر ری نقل مکان کردند و از آن زمان ساکن آنجا شدند.

مرتضی از زمان کودکی و نوجوانی به دلیل آنکه فرزند اول خانواده بود، هم تحصیل می کرد و هم به کار در خیاطی مشغول شد. او به دلیل تداخل کار و تحصیل تا سال سوم راهنمایی تحصیل کرد و پس از آن به کار در خیاطی پرداخت.

هم زمان با شروع زمزمه انقلاب به خیل انقلابیان پیوست و برای ایجاد امنیت در محل زندگی خود همراه با همسالان، سنگرهایی ساختند و در پاس دادن ها شرکت می کردند. او از فعالان راهپیمایی ها بود و در حادثه 17 شهریور نیز حضور داشت و در آن حادثه که سر بازان رژیم منحوس شاه مردم را به رگبار می بستند، زخمی شد و در منزل یکی از اهالی همانجا تا نزدیکی صبح پنهان شد.

ایشان به ورزش علاقه داشت و به باشگاه می رفت و در اوقات فراغت نیز، با دوستان خود فوتبال بازی می کردند.

پس از انقلاب نیز، عضو بسیج شد و در حفاظت کردن از مناطق مسکونی شرکت می کرد.

او نگرش سیاسی داشت و به دنبال شناخت سیاسی و مطالعه بود. به دنبال تشخیص راه صحیح بود و حرف امام خمینی ره برایش ملاک بود. او عاشق واقعی امام خمینی ره بود و بارها برای دیدار ایشان به قم رفته بود و یکبار نیز مادر و خواهر کوچکترش را نیز به همراه خود برده بود. در زمان انتخابات ریاست جمهوری و زمانی که چهره بنی صدر روشن نشده بود، او از جمله افرادی بود که به او رای نداد و به آقای حبیبی که در آن زمان از طرف جامعه مدرسین قم نیز مورد تایید بود رای داد.

شدت علاقه مرتضی به امام خمینی ره به حدی بود که در زمان بیماری قلبی امام ره از اعماق وجود و از روی اخلاص می گفت:« حاضرم قلبم را به امام ره بدهم تا ناراحتی قلبی نداشته باشند.»

در زمان شروع جنگ، او از اولین افرادی بود که به جنگ رفت و به همراه برادر کوچکترش برای ثبت نام رفتند و دوره ای آموزشی را در پادگان امام حسن (علیه السلام ) گذراندند و پس از ان راهی جبهه شدند و در تقسیم بندی ها او و برادرش به هویزه اعزام شدند و در گروه شهید علم الهدی مشغول به فعالیت شدند.

رفتار و اخلاق مرتضی، همانند همه یارانی که با هم در پادگان امام حسن (علیه السلام ) آموزش می دیدند تغییر کرده بود و می شد احساس کرد که ممکن است دیگر بر نگردد.

پیش از اعزام به مادرش عکسی را یادگاری داده بود و به برادرش که در پادگان به دیدارش رفته بود، سفارش خانواده و علی الخصوص مادر را کرده بود، سفارش کرده بود که مواظب باشید مادر ناراحت نشود. او بسیار مهربان بود و فرد از خودگذشته ای بود که شاید همین از خودگذشتگی او پلی بود به سمت شهادت.

ارتباط بسیار گرم و نزدیکی با خواهران و برادرانش داشت و آنها را بسیار دوست داشت.

اهل مطالعه بود و سعی می کرد بر افراد و گروه ها شناخت داشته باشد تا از هرکسی طرفداری نکند.

در حماسه هویزه، همراه گروه شهید علم الهدی بود و زمانی که به شهادت رسید، برادر کوچکترش بدن او را در پناه خاکریزی گذاشته بود تا مانند بدن های مطهر دیگر شهدا، زیر شنی تانک ها له نشود.

بدن پاکش در منطقه عملیاتی ماند و مادر همیشه منتظر برگشتن مرتضی بود.

مادر او زنی شیر دل بود، دو برادر دیگر مرتضی را نیز راهی جبهه کرد و هر دو هم زمان مجروح شدند…مرتضی نیز مفقود بود و همسرش نیز به جبهه رفت و جانباز بازگشت.

برادر شهید کاوند که در حماسه هویزه حضور داشت نقل می کند که ان شب ها بسیاری از افراد نماز شب هایشان را با حالی خاص می خواندند….

برادر مرتضی وقتی به خانه بازگشت به دلیل آنکه نتوانسته بود بدن مطهر برادرش را به همراه خود بیاورد و نیز آمادگی بر خورد با شهادت مرتضی را در خانواده ندید، تا سه هفته شهادت مرتضی را از خانواده پنهان کرد و پس از آن قضیه را آرام، آرام به خانواده اش اطلاع داد.

مرتضی فرد بسیار از خود گذشته ای بود و در پایان آخرین نامه اش به خانواده نوشته بود:« بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا…»

 

پاسدار شهید مرتضی کاوند در خانواده ای که از نظر مذهبی و اعتقادی بسیار ایمان بودند چشم به جهان گشود.از همان دوران کودکی با شرکت در مجالس مذهبی با احکام و مبانی اسلام آشنا شد ودر دفاع از اسلام از جمله دلیر مردان صحنه های جنگ بود ،که پس از شروع جنگ به سپاه پیوست و به جبهه های جنوب اعزام شد

بعد از محاصره ی سوسنگرد مسئولیت شکستن محاصره ی این شهر را بر عهده داشتند که از آنجا به هویزه عزیمت نمودند و پس از حدود پانزده روز مقاومت در جبهه های جنوب هویزه در مقابل ارتش متجاوز عراق سرانجام به همراه عده ای از دانشجویان پیرو خط امام از جمله شهید علم الهدی به محاصره در آمد و پس از مبارزه ای سخت به شهادت رسیدند.

پیکر مطهرش سال ها در زیر آفتاب سوزان جنوب ماند تا اینکه بعد از عملیات بیت المقدس پیکر پاکشان را پیدا نموده و تربت پاک او به همراه دیگر یاران در همان محل  هویزه  (زیارتگاه شهدای هویزه ردیف اول مرقد آخر) زیارتگاه خیل عظیم امت حزب الله شد.

 

روایت عاشقی

دو برادری که با هم در حماسه هویزه حضور داشتند، اما... مرتضی و مجتبی (برادر کوچکترش) با هم رفتند هویزه؛ روز عملیات هم با هم بودند؛ مسیرشان هم یکی بود؛ توی قرارشان هم جدایی نبود؛ ولی به دو راهی شهادت که رسیدند، مرتضی هوایی شد و پیچید سمت کربلا. خیلی وقت نبود که در سطر آخرِ آخرین نامه اش به خانواده نوشته بود: « بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا.» مرتضی جلوی چشم مجتبی شهید شد؛ کاری از دستش بر نمی آمد. حتی نمی توانست جنازه را برگرداند عقب. فقط بدن مرتضی را در پناه خاکریزی کشاند تا زیر شِنی تانک ها لِه نشود. سیر که نگاهش کرد، دلش را کنار پیکر مرتضی جا گذاشت و برگشت. نمی دانم تانک ها سمت آن خاکریز هم آمدند یا نه؟ اما از مرتضی حتی تکه استخوانی هم برنگشت!

راوی: برادر شهید کاوند

 منبع:   ـــ  کتاب آیه های سرخ هویزه


 

 بسیجی شهید کربلای هویزه مرتضی کاوند

 عاشق صادق بود؛ از آن عشق امام های دو آتشه.
پای ثابت تظاهرات و مبارزه.
مرتضی در میدان ژاله (17 شهریور 57) هم رشادت ها کرده و حتی زخمی شده بود!
آن روز جان به در برد تا 2 سال و 3 ماه بعد که اجر مجاهدت ها را کف دستش گذاشتند.
منتها در هویزه!

 منبع:   ـــ  کتاب آیه های سرخ هویزه

 

 

فهرست کامل اسامی شهدای واقعه هویزه

امروز مزار این شهیدان گلگون کفن زیارتگاه هزاران هزار زائر است. به مناسبت سی امین سالگرد شهادت مدافعان هویزه ، لیست کامل شهدای مدفون در زیارتگاه هویزه را منتشر می نماییم.

 

 

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، به تاریخ 15 دی ماه سال 1359 نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با پشتیبانی زرهی ارتش جمهوری اسلامی تک گسترده ای را علیه متجاوزان بعثی در منطقه عملیاتی هویزه اجرا کردند که با پیروزی غیرمنتظره ای همراه بود . روز بعد ارتش بعثی با اجرای پاتکی سنگین موفق شد نیروهای سپاه را در محاصره گرفته و به بازپس گیری مناطق آزاد شده در روز بعد بپردازد. در این بین قوای پاسدار به فرماندهی فرمانده وقت سپاه هویزه ، دانشجوی شهید سیدمحمدحسین علم الهدی به مقاومتی جانانه علیه تیپ زرهی ارتش بعث دست زد اما به علت فقدان پشتیبانی و کمبود مهمات ، مدافعان و شخص شهید علم الهدی شربت شهادت نوشیدند. پیکر های مطهر این شهیدان حماسه ساز ، ماه ها بعد ، پس از بازپس گیری مناطق اشغالی ، تفحص گردید و در همان محل درگیری به خاک سپرده شد. امروز مزار این شهیدان گلگون کفن زیارتگاه هزاران هزار زائر است. به مناسبت سی امین سالگرد شهادت مدافعان هویزه ، لیست کامل شهدای مدفون در زیارتگاه هویزه را منتشر می نماییم. 

شادی ارواح طیبه تمامی آنان صلوات. 

 

شهید مرتضی کاوند  
شهید مجید یوسفیان
شهید امین سلطانی
شهید محمد دلجو
شهید حسین علم االهدی
شهید حسین زارعی
شهید بهروز نوروزی
شهید محمد ابراهیم سمندالدوله
شهید محمدشمخانی
شهید امیر رفیعی
شهید خلیل بهایری
شهید عبدالمحمد چهار محالی
شهید بهروز پور هاشمی
شهید حسین خمیسی
شهید محمد رضاملایی زمانی
شهید محمد حسن رضا زاده
شهید علی اشرف ظاهری
شهید حسن فلاح نژاد
شهید سعید جلالی پور
شهید محمد علی عسکری
شهید جمال دهشور
شهید محمد رضا شمسی زاده
شهید علیرضا رکاب ساز
شهید محمد رضا شیخ الاسلام
شهید اسماعیل حاج کوهمدانی
شهید حسن امینی
شهید محمد بهاءالدین
شهید رمضانعلی آقایی
شهید سلیمان تیتئی
شهید عباسعلی حبیبی
شهید شهید قدوسی
شهید مصطفی مختاری
شهید شهید گمنام
شهید محمد فاضل
شهید عباس افشاری
شهید مجید کریمی ثانی
شهید رضا مستجابی کرمانشاهی
شهید مجید مهدوی
شهید قدیر قدرتی
شهید حسن فتاحی
شهید محمود خالح زاده
شهید حسین خوشنویسان
شهید امیر حسین جعفری
شهید محمود فروزش
شهید محمد جعفر روزبهانی
شهید شیال بوغنیمه
شهید محمود قاسمی
شهید علی اصغر فرهمند فر
شهید مهدی پروانه
شهید محمد حسین رحیمی
شهید سید محمد علی حکیم
شهید حمید شاهید
شهید سید مهدی جعفری
شهید محمد اسماعیل اعتضادی
شهید علی اکبر سیفی ابدی
شهید محمد جواد زاهدیان
شهید محسن غدیریان
شهید امیر احتشام زاده
شهید اکبر حاجی مهدی
شهید اصغر پهلوان نژاد
شهید صادق فروشانی
شهید علی حاتمی
شهید فرخ سلحشور
شهید محمد صادق فروشانی
شهید غفار درویشی

 

 

 

شادی روح امام و شهدا، صلوات

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۴ ، ۱۱:۳۲
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۴، ۱۰:۲۰ ق.ظ

کاوند محمود فرزند محمدجعفر

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
پاسدار شهید محمود کاوند

پاسدار شهید محمود کاوند

نام : محمود

نام خانوادگی : کاوند

نام پدر : محمدجعفر

تاریخ تولد : 1348/01/01

محل تولد : بروجرد

تاریخ تولد: 1348/01/01

سن هنگام شهادت : 19 سال

شغل : پاسدار

تاریخ شهادت : 1367/05/03

محل شهادت: کرمانشاه-اسلام آباد غرب

عملیات منجر به شهادت : مرصاد

آرامگاه : گلزار بهشت زهرا (سلام الله علیها ) تهران

زندگینامه

شهید محمود کاوند فردی مخلص بود که از دوران نوجوانی و جوانی علاقه به اهل البیت(علیه السلام) داشت . شهید با وجود اینکه در تهران تحصیل می کرد سعی داشت دوستانی را پیدا کند که اهل مسجد و اهل قرآن و از علاقه مندان اهل البیت(علیه السلام) باشند.

با شروع جنگ تحمیلی بنا به فرمان حضرت امام(ره) که فرمود : سعی کنید جبهه ها را پر کنید. این شهید عزیز عضو رسمی سپاه پاسداران گردید و با حضور خود در جبهه به ندای امام عزیز لبیک گفت.

او با رشادت های زیادی که از خود بروز داد در مقابل دشمنان اسلام دقیقه ای آرام نداشت و با سپر قرار دادن تمام وجود خود توانست مقابل جنایتکاران بایستد و بالاخره در اثر همین فداکاری ها یعنی دفاع از قرآن و اسلام هدف گلوله های آتشین دشمن قرار گرفت و به خدا پیوست

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۴ ، ۱۰:۲۰
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۴، ۰۹:۵۱ ق.ظ

کاوند محمد فرزند محمدطاهر

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
شهید محمد کاوند

شهید محمد کاوند

نام : محمد

نام خانوادگی : کاوند

نام پدر : محمدطاهر

نام مادر : حشمت خانم

تاریخ تولد : 1343/06/07

محل تولد : بروجرد

شغل : پاسدار

تاریخ شهادت : 1367/05/04

محل شهادت : اسلام آباد غرب

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای شهرستان بروجرد

کد ایثارگری :6715966

زندگینامه

شهید محمد کاوند در روز هفتم شهریور ماه سال 1343 ، در روستای دره صیدی از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش محمدطاهر، کشاورز بود و مادرش حشمت خانم نام داشت. بعد از گذراندن دوران کودکی وارد عرصه تحصیل شد و در مقطع ابتدایی تحصیلات را فرا گرفت. او با رفتاری نیکو و اخلاق پسندیده خود زبانزد خاص و عام بود و به دیگران احترام فراوان می گذاشت. با برپایی حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) بسیار خوشحال شد و در حفاظت از آن تمام نیرو و توان خود را صرف کرد.

با فرا رسیدن ایام خدمت سربازی در لباس سپاهی به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. و وارد مناطق عملیاتی شد.سرانجام در چهارم مرداد 1367 ، در اسلام آباد غرب توسط گروه های ضدانقلاب بر اثر اصابت ترکش به سر، به خیل شهیدان انقلاب اسلامی پیوست. پیکر مطهرش را در بهشت شهدا خاکسپاری کردند.

تربت پاک و مطهرش در گلزار بهشت شهدا بروجرد قرار دارد.

منبع:
ـــ فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 483.

 

خاطرات شهید محمد کاوند به نقل از مادر شهید
آنان که در کوی معشوق قدم به صدق و صفا برمی دارند،راهی را در پیش روی دارند که دشواریش نامحرمان را از آن باز می دارد. آنان رشته اتصال خاک را به افلاک می بندند و محو در جمال و جلال حسن معشوق آوای محبت و عشق سر می دهند.در ره دوست سر از پای نمی شناسند و آتش و بهشت را یکی می بینند و تنها دیده دل به او می سپارند.
تنها نشانی حریم الهی را به ذهن سپرده اند و از همه تعلقات دنیایی چون خودیت و منیت بریده اند.از هیچ چیز جز هیبت و جلال خدای واحد هراسی ندارند و در هر مکان و هر نفسی یار و یاور دین خدایند.

محمد از زمره یاوران دین بود که در 1343/04/07 در روستای دره صیدی بروجرد در میان خانواده ای متدین و کشاورز با اولین گریه های خود غزل عشق و حیات را زمزمه کرد. دوره ابتدایی را در دبستان شروع کرد و تحصیلات را در همان مقطع به پایان رسانید.
در رفتار با دیگران مهربان بود و هرگاه که کسی او را می آزرد تنها ذکری که بر لبهایش می نشست لا اله الا الله بود.

به امام خمینی (ره)عشق می ورزید و با پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی طاغوت،گویی جانی دوباره یافته و حیاتی نو را آغاز نموده است.با رسیدن به ایام خدمت نظام وظیفه عمومی بی درنگ لباس مقدس سربازی را به تن کرد و به جمع سپاه پاسداران ایران پیوست.

پس از طی دوره آموزش نظامی راهی مناطق نبرد شد و در عملیات های مختلفی شرکت نمود. سرانجام در منطقه ی اسلام آباد غرب در 1367/05/04 با اصابت ترکش به سرش روح بلند وی به آسمان ها پرواز کرد. تربت پاک و مطهرش در گلزار بهشت شهدا بروجرد قرار دارد.

روحش شاد


                                                           

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۰۴ ، ۰۹:۵۱
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۴، ۰۱:۴۵ ب.ظ

کاوند کرم رضا فرزند علی رضا

شهید کرم رضا کاوند

شهید کرم رضا کاوند

 

نام : کرم رضا

نام خانوادگی : کاوند

نام پدر : علی رضا

نام مادر : بتول

تاریخ تولد : 1346/03/03

محل تولد : بروجرد روستای دره صیدی

شغل : پاسدار وظیفه

تاریخ شهادت : 1365/10/04

محل شهادت : شلمچه

نام عملیات : کربلای 4

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد

کد ایثارگری : 6529908

زندگینامه

شهید کرم رضا کاوند ، سوم خرداد سال 1346، در روستای دره صیدی از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش علیرضا، کشاورز بود و مادرش بتول نام داشت.

پاسدار وظیفه شهید کرم رضا کاوند از جمله بسیجیان مخلص و با ایمان بود که در روستای دره صیدی از توابع شهرستان بروجرد متولد شد.

دوران کودکی و نوجوانی را در روستا به کشاورزی مشغول بود و دوران تحصیل ابتدایی را در روستا طی نمود بعد از پیروزی انقلاب و شروع جنگ همواره شور و حال رفتن به جبهه را داشت ولی بعلت اینکه سنش کم بود ار رفتن او ممانعت به عمل می آمد تا اینکه موفق شد از طریق سپاه به خدمت سربازی اعزام و در لشکر اسلام مشغول به خدمت شود.

این شهید عزیز چندین مرتبه در عملیات ها شرکت نموده و بالاخره در عملیات کربلای 4 حضور یافت و در روز چهارم دی ماه سال 1365 ، با سمت تک تیرانداز در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به گردن و شکم، شهید و مفقودالاثر شد و پس از گذشت سال ها از جنگ ، پیکر مطهر او که شامل تکه هایی از استخوان بود به وطن اسلامی بازگشت. تربت پاک او در گلزار بهشت شهدای شهرستان بروجرد واقع است.

منبع:
ـــ فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 482.

 

 


     

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۴ ، ۱۳:۴۵
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۴، ۱۲:۵۴ ب.ظ

کاوند عباس فرزند جعفر

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
شهید عباس کاوند

شهید عباس کاوند

 

نام : عباس

نام خانوادگی : کاوند

نام پدر : جعفر

نام مادر : عصمت

تاریخ تولد : 1340/01/01

محل تولد : بروجرد

شغل : پاسدار وظیفه

تحصیلات : دیپلم

تاریخ شهادت : 1365/11/13

محل شهادت : جاده اهواز - اندیمشک ( سانحه رانندگی )

آرامگاه : گلزار بهشت زهرا( سلام الله علیها ) شهرستان تهران

کد ایثارگری : 6529906

 

زندگینامه

در روز اول فروردین ماه سال 1340 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدر او جعفر و مادرش عصمت نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سال 1359 ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد.

به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. در روز سیزدهم بهمن ماه سال 1365 ، با سمت راننده در جاده اهواز - اندیمشک دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رسید. تربت پاک او در گلزار  بهشت زهرا( سلام الله علیها ) شهرستان تهران  قطعه:29 ردیف:23 شماره مزار:17 واقع است.

 

پاسدار وظیفه شهید عباس کاوند که از شهدای خاندان کاوند می باشد در یکی از محله های قدیمی و مستضعف نشین بروجرد در خانواده ای معتقد به مبانی اسلام و انقلاب چشم به جهان گشود.

این شهید بزرگوار وقتی به سن هفت سالگی رسید جهت تحصیل به دبستان پای نهاد و با پیشکار زیاد تا دوران راهنمایی به کسب علم مشغول بود.

ایشان پس از مدتی به خدمت سربازی اعزام شد و پس از مدتی به آرزوی دیرینه اش که دیدار معبود خویش بود شتافت و شربت شیرین شهادت را از دست سرور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) به جان نوشید.


              

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۴ ، ۱۲:۵۴
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۴، ۱۱:۳۰ ق.ظ

کاوند جمال فرزند محمدجواد

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سردار رشید اسلام پاسدار شهید جمال کاوند

 

سردار رشید اسلام شهید جمال کاوند

فرمانده­ی سپاه کرند غرب و سرپُل ذهاب

 

شهید جمال کاوند

نام : جمال

نام خانوادگی : کاوند

نام پدر : محمدجواد

نام مادر : زهرا

تاریخ تولد : 1334/01/17

محل تولد : بروجرد

تاریخ شهادت : 1359/04/02

محل شهادت : اسلام آباد غرب ، شمال غربی کرند

مسؤلیت هنگام شهادت : فرمانده سپاه در کرند غرب

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای شهرستان بروجرد

کد ایثارگری : 5908592

 

 

شهیدی که برای شهادت از برادر بزرگترش پیشی گرفت

 


زندگینامه

 

هفدهم فروردین 1334 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش محمدجواد، کارگر بود و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. پاسدار بود.

پاسدار شهید « جمال کاوند » در هفدهم فروردین 1334، در شهرستان بروجرد در خانواده ­ای مذهبی ، متدین ، معتقد و اصیل در شهر بروجرد تولد یافت. پدرش محمدجواد، کارگر بود و مادرش زهرا نام داشت.

وی از همان کودکی از هوش ، زکاوت و استعداد بالایی برخوردار بود . با توجه به وضعـیت اقتصـادی خـانواده و تنگـناهای معیشتی آنان ، دوران تحصـیل ایشان با سخـتی و مشـقت همـراه بود .

او از زمانی که خود را شناخت مجبور بود همزمان با خواندن درس ـ ابتدایی در دبستان ( مواهب ) و دوره ­ی دبیرستان را در دبیرستان (رسولی) بروجرد شهر زادگاهش ـ به کار در مغازه ­ها بپردازد و سپس برای ادامه­ ی تحصیل به نزد برادر بزرگوارش ـ شهید سردار سرتیپ جلال کاوند ـ که آن روزها در تهران مغازه خـیاطی داشت ، برود و نزد او هـمراه با کار روزانه در دوره­ ی شـبانه­ ی هـنرسـتان ( مبتکر تهران ) ادامه تحصیل دهد . وی با تلاشی که داشت ، موفق به اخذ دیپلم فنی در رشته­ ی برق از این هنرستان شد و برای ادامه­ ی تحصیل راهی انستیتوتکنولوژی باختران گردید . ولی چون از نظر مادی در تنگنا بود ، درس را رها کرد و به خدمت رفت و در سربازی با درجه­ ی گروهبان دومی مشغول به خدمت شد .

شهید جمال کاوند در زمان حکومت ستم شاهی در سخنرانی تاریخی 15 خرداد 1342 حضرت امام که در قم ایراد نمودند ، حضور داشت و او را شناخت ، با راه و هدفش آشنا شد. جمال که از قیام 15 خرداد 1342 به همراه برادرش جلال در کارهای سیاسی و پخش اعلامیه­ ها و نوارهای حضرت امام ، فعالیت می­ کردند و شب­ های جمعه و دوشنبه نیز در هیأت عزاداران بروجردی­ ها مقیم مرکز حضوری فعال داشتند .

شهید جمال کاوند در زمان انقلاب از درگیری با مردم در خیابان ­ها پرهیز می­ نمود و در ارتش محل خدمتـش نیز سـربازان را با ایده و خط و مشی رژیم سـتم شـاهی آشـنا می ­کرد .

اعلامیه­ های امام را با زیرکی خاصی به پادگان می­ برد و حتی با لباس نظامی در تظاهرات شرکت می­ کرد و چندین بار نیز توانسته بود از دست مامورین ساواک فرار کند تا اینکه خدمتش تمام شد و به صف پاسداران کمیته انقلاب پیوست .

بعد از انقلاب در زمانی­ که عُمال خود فروخته و خائن قصد داشتند ، کُردستان را از ایران جدا کنند ، شهید جمال کاوند به همراه سردار رشید اسلام شهید چمران و 40 نفر دیگر از یارانشان با رشادت و شجاعت وصف ناپذیر ، محاصره­ ی ( پاوه ) را شکستند .

وی سپس به عنوان فرمانده­ ی گروه ، در آزادسازی ( مهاباد ) از دست اشرار نقش مُهمی داشت و بعد از آن نیز به عنوان فرمانده­ی سپاه ( بیستون کرمانشاه ) منصوب شد .

 

شهید کاوند چون سال­ ها در منطقه­ ی کُردنشین حضوری فعال داشت ، توانسته بود که با مردم منطقه آشنایی زیادی پیدا کند و همـین مسئله موجـب گردیده بود که بتواند تمامی گروهک ­های منطـقه را مورد ارزیابی قرار دهـد و اهداف آن­ ها را بخوبی شناسایی کند و همیشه می­ گفت: « که دولت باید قـاطـعانه با اشرار و عوامل آشوب در کردستان مقابله کند » و نقل است که شهید بروجردی سردار کردستان در رثای شهید جمال کاوند گفته بود : « جمال از امیدهای آینده ایران خواهد بود .»

شهید کاوند در آزادسازی مردم مظلوم کردسـتان بسـیار تلاش می­ کرد و حرکت­ های اشرار و عوامل سر سپرده را با بینش صحیح خود مورد تجزیه و تحلیل قرار می ­داد . بعد از مدتی به عنوان فـرمانده­ی ( سـپاه کرند غرب ) در مبارزه رویارویی با اشرار قرار گرفت و با عملیات­ های مختلف او ، تعداد زیادی از برنامه ­ها و حرکت­ های آنان را خنثی نماید .

 

شهیدی که برای شهادت از برادر بزرگترش پیشی گرفت

نفر اول سمت راست شهید جمال کاوند

عشق و علاقه­ ی وصف ناشدنی آن شهید به مردم کردستان تا حـدّی بود که در سخت­ ترین شرایط به مشکلات مردم آن خطّه می ­اندیشید و چون فردی زجر کشیده بود با احساس عمیق دینی همواره به محرومان فکر می ­کرد .

او دوست و یاوری به تمام معنا برای مردم مستضعف و محروم کردستان بود . این علاقه نه تنها در رفتار ظاهری او نمایان بود بلکه در عمق وجودش ریشه دوانده بود .

هیـچگاه در چـهره­ ی او تردید و ابهام وجـود نداشت . وی دارای روحـیه ­ای قـوی بود و در شجـاعت بی­ نظیرترین فرد در کردستان بود . تقوی ، خلوص و اعتقادش به توحید ، در او ایجاد آرامش می­ کرد و تحمل و صبر و استقامتی که در او بود ، نشان می­ داد که چگونه مجاهدی است . او وقار و متانت خود را در هیچ شرایطی و در سخت­ ترین موقعیت از دست نمی ­داد و علاوه بر ارتباط تشکیلاتی ، همواره یک ارتباط معنوی با بچه ها داشت ،

نفوذش بر قلب­ ها به گونه ­ای بود که حتی محبت او در دل مردم کردسـتان نیز جا گرفـته بود و مـردم کردسـتان با علاقه­ ی عجیبی او را دوست داشتند .

او همواره می ­گفت : « باید حساب مردم را از ضد انقلاب جدا کنیم » . وی همیشه با تبسم بر لبانش با همه برخورد می­ کرد و خنده از لبانش دور نمی­ شد .

وی با اخلاقی که داشت همیشه و در همه حال شکیبا بود ، ولی در موقع لازم خروشان هم بود .

او یک لحظه از تداوم عملیات غافل نبود و با تلاش همه جانبه و شبانه ­روزی ، دیگران را برای خدمت هرچه بیشتر ترغیب و تشویق می­ کرد .

شهید جمال کاوند با اینکه فردی نظامی بود ، اما انسانی بسیار عاطفی ، با احساس و فرهنگی بود ،

آثار رفاه ­طلبی و گرایش به مادیّات در زندگیش اصلاً مشاهده نمی­ شد . وی در سخت ­ترین شرایط با کمترین امکانات به خدمت مشغول بود و همواره خود را مدیون انقلاب و امـام می­ دانست .

 

 

نحوه شهادت شهید جمال کاوند

شهید جمال کاوند ، بعد از یک درگیری شـدید با عـوامل ضـد انقـلاب ، هنـگام مـراجعـت با خــودرو از مسـیر کـوه ­هـای ( دالاهـو ) در منطـقه­ ی ( قوش چی­ باشی قلخانی ) در حالی ­که پایش به خاطر اصابت گلوله مجـروح شده بود به اسارت افراد ضد انقلاب درآمد و در مدت دو ماهی که در چنگال آن­ ها اسـیر بود با فجیـح­ ترین ، بی­ رحمـانه­ ترین و دردناک­ ترین روش ­ها ، شکنـجه شد و این ظالـمان از خـدا بی خبـر پس از تحـمل شکنـجه های ناجوانمردانه ، جسدش را تکه تکه کرده و در یک گونی قرار دادند و به دست همرزمانش رسانند .

 

شهید جمال کاوند بالاخره در دوم تیر 1359 ، با سمت فرمانده سپاه در کرند غرب به دست مزدوران وطن­ فروش و عوامل سرسپرده به غرب و شرق پس از اصابت گلوله به پا، مجروح و به اسارت درآمد و دو ماه بعد بر اثر شکنجه به فیض عظمای شهادت نایل گردید . تربت پاک او در  گلزار بهشت شهدای شهرستان بروجرد  واقع است. برادرش جلال کاوند نیز شهید شده است.

روحش شاد و راهش پر روهرو باد .

منبع:
ـــ  فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 482.

 

جلال و دو برادرش در صف اول تظاهرات بر علیه رژیم شاهنشاهی
جلال نفر کوتاه‌قد در وسط صف است

و جمال و امیر دو برادر جلال نفرات دوم و سوم از سمت راست

 

 

شهید جمال کاوند

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۰۴ ، ۱۱:۳۰
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
آخرین مطالب
.: وبلاگ شهدای بروجرد :.