شهدای بسیجی :: شهدای بروجرد

شهدای بروجرد

بانک الفبایی شهدای بروجرد

شهدای بروجرد

بانک الفبایی شهدای بروجرد

| خانه | پایین صفحه | بلاگ بیان | چی میل | تماس با ما | گردو
شهدای شاخص بروجرد
امروز زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی شهدا كمتر از شهادت نیست. ( امام خامنه ای)

برای مشاهده ی زندگینامه ،
لطفا بر روی عکس کلیک کنید


شهدای فرهنگی بروجرد
امروز زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی شهدا كمتر از شهادت نیست. ( امام خامنه ای)

برای مشاهده ی زندگینامه ،
لطفا بر روی عکس کلیک کنید


آمار وبلاگ
-----------------


آخرین مطالب

پیوند ها

ابزار

جانم فدای رهبر
 جانم فدای رهبر اين هشيارى، موقع‌سنجى، لحظه را به حساب آوردن، خصوصيت برجسته و مهمى است كه بايد ملت ما در همه‌ى موارد متوجه باشند؛ آنجایى كه دشمنى و توطئه‌ى دشمن حس مي شود، به صورت لحظه‌اى بايد همه حساسيت نشان بدهند. (امام خامنه ای)

بسیجی ام ، بسیجی ام
فدایی ولایتم فدایی ولایتم

ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم
در ره عشق جگر دار تر از صد مَردیم
هر زمان یاد خمینی به سر افتد ما را
دور سیّد علی خامنه ای می گردیم

بسیجی ام ، بسیجی ام
فدایی ولایتم


پیام های روزانه
امروز زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی شهدا كمتر از شهادت نیست. ( امام خامنه ای)



این معامله با خدای متعال است؛
شهید جان خودش را داده است ،
و رضای الهی را ،
که بالاترین ارزشهای عالم وجود است ؛
کسب کرده است .
در همه‌ی ادیان الهی ؛
فداکاری در راه خدا ،
جان دادن در راه خدا ،
این ارزش والا را دارد .

مقام عظمای ولایت
1402/05/22

ایران حسین علیه السلام ،
پیروز است


نیازهای روزانه

مخـاطب محـترم لطـفاً
برای ورود به هر یک از بخش های ذیل ،
بر روی تصویر مربوطه کلیک نمایید
--------------------

 ساعت ، تقویم و مناسبت های امروز
ساعت ، تقویم
و مناسبت های امروز

......................................


اخبار امروز به روایت
روزنامه های صبح و عصر

......................................


گزارش وضعیت آب و هوای بروجرد

......................................


لینک ارگان های مهم دولتی




کلمات کلیدی

پیوندهای روزانه

تبلیغات



اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

فهرست شهدای والامقام شهرستان بروجرد
شهدای ثبت شده در وبلاگ ( به ترتیب حروف الفبا )
مخـاطب محـترم لطـفاً برای دسترسی به اطلاعات شهدا
بر روی هریک از حروف الفبا و یا نماد عملیات ها کلیک نمایید










۳۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای بسیجی» ثبت شده است

دوشنبه, ۱ مهر ۱۴۰۴، ۰۸:۴۸ ق.ظ

شه پسند مصطفی فرزند جواد

شهید مصطفی شه پسند

شهید مصطفی شه پسند

نام : مصطفی

نام خانوادگی : شه پسند

نام پدر : جواد

نام مادر : فرخنده

تاریخ تولد : 1341/08/10

محل تولد : بروجرد

شغل : کارگر

تاریخ شهادت : 1361/06/06

محل شهادت : کوشک

آرامگاه : گلزار شهدای شهرستان بروجرد

کد ایثارگری : 6117671

زندگینامه

دوم آبان 1341، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش جواد، قصاب بود و مادرش فرخنده نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه بود.

به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. ششم شهریور 1361، با سمت تک تیرانداز در کوشک بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. تربت پاک او در گلزار بهشت شهدای شهرستان بروجرد واقع است.
منبع:
ــــ  فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 371.

 

شهید مصطفی شه پسند

 

                   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۴ ، ۰۸:۴۸
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، ۱۰:۱۶ ق.ظ

شهبازنژاد رضا فرزند علی مراد

شهید رضا شهبازنژاد

شهید رضا شهبازنژاد

نام : رضا

نام خانوادگی : شهبازنژاد

نام پدر : علی مراد

نام مادر : فاطمه

تاریخ تولد : 1344/02/02

محل تولد : بروجرد

شغل : دانش آموز

تاریخ شهادت : 1361/02/16

محل شهادت : فکه

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد

کد ایثارگری : 6117695

زندگینامه
دوم اردیبهشت 1344 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش علی مراد، کارگر بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کارگر بود.

به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. شانزدهم اردیبهشت 1361 ، در فکه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. تربت پاکش در گلزار بهشت شهدای شهرستان بروجرد واقع است.
منبع:
ـــ فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 370.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۴ ، ۱۰:۱۶
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، ۰۹:۴۵ ق.ظ

شلالوند رضا فرزند محمدابراهیم

شهید رضا شلالوند

شهید رضا شلالوند

نام : رضا

نام خانوادگی : شلالوند

نام پدر : محمدابراهیم

نام مادر : عفت

تاریخ تولد : 1347/06/10

محل تولد : بروحرد

شغل : کشاورز

سن : 20 سال

دسته اعزامـی : بسیج

تاریخ شهادت : 1367/03/28

محل شهادت : پنجوین

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد

کد ایثارگری : 6711382

زندگینامه

در روز دهم شهریورماه سال 1347 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش محمدابراهیم، کشاورز بود و مادرش عفت نام داشت. تا سوم راهنمایی درس خواند.

به عنوان بسجی در جبهه حضور یافت. در روز بیست و هشتم خرداد ماه سال 1367 ، در بانه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید. تربت پاک او در گلزار بهشت شهدای زادگاهش بروجرد واقع است.

منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 367.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۴ ، ۰۹:۴۵
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
شنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۴، ۰۴:۳۷ ب.ظ

شعبان زاده غلامرضا فرزند ماشااله

شهید غلامرضا شعبان زاده

شهید غلامرضا شعبان زاده

نام : غلامرضا

نام خانوادگی : شعبان زاده

نام پدر : ماشاءالله

نام مادر : سکینه

تاریخ تولد : 1344/01/07

محل تولد : بروجرد

تاریخ شهادت : 1362/02/21

محل شهادت : تپه دو قلو

آرامگاه : گلزار شهدای بروحرد

کد ایثارگری : 6214191

زندگینامه

در روز هفتم فروردین ماه سال 1344 ، در شهرستان بروجرد چشم به جهان گشود. پدرش ماشاءالله، فروشنده بود و مادرش سکینه نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه در رشته ریاضی فیزیک بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.

در روز بیست و یکم اردیبهشت ماه سال 1362 ، در تپه دوقلو توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، پا و قلب شهید شد. تربت پاک وی در گلزار شهدای بروجرد واقع است.

منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 364.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۰۴ ، ۱۶:۳۷
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
شنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۴، ۰۲:۳۹ ب.ظ

شعبان علی مراد فرزند علی پناه

شهید علی مراد شعبان

شهید علی مراد شعبان

نام : علی مراد

نام خانوادگی : شعبان

نام پدر : علی پناه

نام مادر : نصرت

تاریخ تولد : 1347/06/10

محل تولد : بروجرد

شغل : بسیجی

تاریخ شهادت : 1365/03/03

محل شهادت : حاج عمران

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد

کد ایثارگری : 6541365

زندگینامه

در روز دهم شهریور ماه سال 1347 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش علی پناه، کشاورز بود و مادرش نصرت نام داشت.تا دوم راهنمایی درس خواند.

به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. در روز سوم خرداد ماه سال 1365 ، در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. تربت پاک او در گلزار بهشت شهدای بروجرد واقع است.

منبع:

فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 363.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۰۴ ، ۱۴:۳۹
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
شنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۴، ۰۱:۵۲ ب.ظ

شعاعی غلامحسین فرزند محمدحسین

شهید غلامحسین شعاعی

شهید غلامحسین شعاعی

نام : غلامحسین

نام خانوادگی : شعاعی

نام پدر : محمدحسین

نام مادر : صدیقه

تاریخ تولد : 1336/03/10

محل تولد : بروجرد

شغل : دبیر

تحصیلات : کاردانی

تاریخ شهادت : 1362/12/26

محل شهادت : طلاییه

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد

کد ایثارگری : 6214184

زندگینامه

در روز دهم خرداد ماه سال 1366 در شهرستان بروجرد دیده به جهان گشود. پدرش محمدحسین، کشــاورز بود و مادرش صدیقه نام داشــت. تــا پایان دوره کاردانی در رشــته صنایع اتومبیل درس خواند. معلم بود.

به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. در روز بیست و ششم اسفند ماه سال 1362 با سمت تک‌تیرانداز در طلاییه بر اثر اصابت ترکش به سر و چشم، شهید شد. تربت پاکش در گلزار بهشت شهدای بروجرد واقع است.

منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 363.

 

 

شهید غلامحیبن شعاعی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۰۴ ، ۱۳:۵۲
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
جمعه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۴، ۰۳:۴۲ ب.ظ

شریفی علی فرزند حشمت الله

شهدای روحانی بروجرد

شهید علی شریفی

شهید علی شریفی

نام : علی

نام خانوادگی : شریفی

نام پدر : حشمت الله

نام مادر : گلرخسار

تاریخ تولد : 1347/05/01

محل تولد : بروجرد

شغل : روحانی

تاریخ شهادت : 1365/10/29

محل شهادت : شلمچه کربلای 5

زندگینامه

یکم مرداد 1347 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش حشمت الله ، مسؤل خدمات حوزه بروجرد بود و مادرش گلرخسار خانه دار بود. تا پایان دوره کارشناسی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح1) پرداخت.

از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و نهم دی 1365 ، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش دشمن به شهادت رسید. تربت پاک او در گلزار بهشت شهدای زادگاهش  بروجرد واقع است.
منبع:
ـــ  فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 362.


آن هنگام که صفحات دفتر ایثار را ورق می‌زنیم، نام دلاور مردی دیگر از شهر شهیدپرور بروجرد، جانمان را روشن می کند.

درسال 1347 دیده به جهان گشود. اسمش را علی گذاشتند چرا که پدرش به مولای متقیان علی عشق می ورزید. نام خانوادگی اش شریفی بود برای اینکه شرافت هر شیعه، محبت علی(علیه السلام) است. پدرش خادم حوزه بود و علی از همان دوران کودکی با محیط مقدس حوزه آشنا گشت. از استعداد و هوش سرشاری برخوردار بود. دوران ابتدایی را در آرزوی ورود به حوزه به اتمام رساند. پس از اتمام دوران راهنمایی وارد حوزه علمیه بروجرد شد و هم زمان با علوم حوزوی در کلاس های تخصصی قرآن کریم که توسط سازمان تبلیغات اسلامی برگزار می شد شرکت نموده و از آن کلاس ها به عنوان مربی قرآنی برگزیده شد.

درسال 1363 از حوزه علمیه بروجرد به حوزه علمیه قم رفت تا بتواند از اساتید برتر حوزه قم استفاده کند. در مدت 3 سال که در قم حضور داشت 2 بار با لشکر 57 حضرت ابالفضل لرستان در سال های 1363 و 1364 به عنوان روحانی رزمی تبلیغی در آن لشکر خدمت نمود.

و مجدد به قم برگشت و تحصیلات حوزوی را تا پایان شرح لمعه ادامه داد و قبل از عملیات کربلای ۴ مجدد به عنوان روحانی رزمی تبلیغی از قم به خوزستان اعزام شده و در خوزستان به لشکر ۱۹ فجر شیراز معرفی شد. در آن لشکر در دوره یک ماهه فشرده به عنوان غواص آموزش دید و در کربلای ۴ همراه با دیگر نیروهای لشکر به عنوان خط شکن غواص در عملیات شرکت کرد و در آن عملیات از ناحیه سر مجروح شد. و در مدت کوتاهی بهبودی حاصل شد و مجدد در عملیات کربلای ۵ به عنوان غواص خط شکن شرکت کرده و تا مرحله سوم عملیات مشغول خدمت بود و در منطقه شلمچه مورد اصابت ترکش قرار گرفت و در تاریخ بیست و ششم دی ماه سال 1365 به درجه رفیع شهادت نائل آمد. تا ملکوت پرواز کرد و در گلزار شهدای بروجرد آرام گرفت.

مولاجان! آنقدر درخانه ات را میزنم تا بازش کنی جوابم

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۰۴ ، ۱۵:۴۲
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
جمعه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۴، ۰۳:۳۷ ب.ظ

شریفی حمیدرضا فرزند تقی

شهید حمیدرضا شریفی

شهید حمیدرضا شریفی

نام : حمیدرضا

نام خانوادگی : شریفی

نام پدر : تقی

نام مادر : شهربانو

تاریخ تولد : 1339/01/18

محل تولد : بروجرد

شغل : مربی تربیتی

تاریخ شهادت : 1365/02/30

محل شهادت : حاج عمران

آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد

کد ایثارگری : 6521344

 

زندگینامه

در روز هجدهم فروردین ماه سال 1339 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش تقی، کارمند آموزش و پرورش بود و مادرش شهربانو نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. معلم بود. سال 1363 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد.

به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. در روز سی و یکم اردیبهشت ماه سال 1365 ، با سمت آبرسان در حاج عمران عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه بر جا ماند و سال 1366 پس از تفحص، پیکر مطهر وی را در گلزار بهشت شهدای زادگاهش بروجرد به خاک سپردند.

منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 362.

 

بخشی از زندگینامه ی شهید از زبان پدرشهید

پس از ۳۴سال که از عمرم گذشته بود اولاد ذکور نداشتم به مشهد مقدس مشرف شدم و حمیدرضا را از امام رضا (علیه السلام) و پروردگار متعال خواستم خداوند ایشان را به من عطا فرمود. پس از دوران کودکی مشغول درس خواندن شد. تا به مدرسه راهنمایی رفت . روز های تابستان کار می کرد و شب ها در مجالس مذهبی شرکت می کرد.

حمیدرضا سپس به خدمت سربازی رفت و 24 ماه خدمت کرد . هنگامی که جنگ تحمیلی شروع شد به جبهه ی حق علیه باطل رفت در جبهه های هویزه و بستان و همچنین در جزیره ی مجنون با دشمنان اسلام مبارزه کرد. سرانجام در عملیات حاج عمران به دیدار محبوبش شتافت.

 

شهید حمیدرضا شریفی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۰۴ ، ۱۵:۳۷
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
جمعه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۴، ۱۱:۴۹ ق.ظ

شریف قنوتی محمدحسن فرزند شیخ محمود

شهید حجه الاسلام محمد حسن شریف قنوتی

سردار رشید اسلام شهید « محمدحسن شریف قنوتی »

مسوول لشکر مردمی الله ­اکبر و تأمین و توزیع مهمات

در منطقه­ ی خرمشهر

 

شهید « محمدحسن شریف قنوتی »

 

نام : محمد حسن

نام خانوادگی : شریف قنوتی ( شریف طبع )

نام پدر : شیخ محمود

نام مادر : مکیه ( مکیه عبداللهی )

تاریخ تولد : 1313/04/03

محل تولد : اروند کنار خوزستان

تاریخ شهادت : 1359/07/24

محل شهادت : خرمشهر

آرامگاه : گلزار شهدای آبادان ( دو مقبره یادبود در شهرهای بروجرد و اردکان )

کد ایثارگری : 5906129

 

زندگینامه

در روز سی ام اسفند ماه سال 1313 ، در شهر اروندکنار از توابع شهرستان آبادان به دنیا آمد. پدرش محمود، روحانی بود و مادرش مکیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. روحانی بود. در سال 1329 در استان خوزستان ازدواج کرد و صاحب شش پسر و یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم مهر 1359 ، با سمت فرمانده گروه های چریکی در خرمشهر بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد. تربت پاک او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است. او را شیخ شریف نیز می نامیدند.

منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان خوزستان، جلد دوم ( ش ـ ی ) ، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1395، صفحه 800.

زندگی و فعالیت آغازین

محمد حسن شریف قنوتی در روز سوم تیر سال 1313 در اروند کنار خوزستان به دنیا آمد. در دوران کودکی به کسب علوم و معارف دینی روی آورد و مقدمات اسلام را نزد عمویش، عبدالستار اسلامی، سپس عبدالرسول قائمی در آبادان فراگرفت. در سال 1337 با توجه به رونق علمی حوزه علمیه بروجرد دوره سطح و بخشی از خارج را به پایان رساند، سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی وارد حوزه علمیه قم شد و محضر درس سید محمدرضا گلپایگانی و نیز سید روح‌الله خمینی، را درک کرد و تا مرتبه اجتهاد پیش رفت. وی مبارزات سیاسی خود را از زمان فعالیت فدائیان اسلام آغاز نمود و همکاری‌های اندکی با آن گروه، به ویژه سید مجتبی نواب صفوی داشت.

او در کنار مبارزات سیاسی فعالیت‌های اجتماعی را نیز ادامه داد و در سال 1337 پس از اتمام درس خارج ، از سوی سید محمدرضا گلپایگانی برای امور تبلیغ به سرنجلک و سپس اردکان فارس اعزام گردید. او چندین سال در روستاها و بخش‌های اردکان فارس به تبلیغ و ترویج احکام اسلامی پرداخت و در کنار آن فعالیت‌های اجتماعی زیادی انجام داد و در روستاها برای مردم مسجد، حمام و دبستان ساخت و در رفع برخی از مشکلات آنان کوشید. او به منظور کمک به معیشت خانواده‌های فقیر صنعت قالیبافی را با ایجاد دارهای قالی در منازل توسعه داد. همین اقدامات سبب شده بود که وی محبوبیت و مقبولیت خاصی در میان مردم آن سامان بیابد.

با شروع نهضت اسلامی به رهبری روح‌الله خمینی در سال 1342 ، فعالیت‌های سیاسی شریف قنوتی شدت بیشتری یافت. این امر سبب شد که ساواک فارس توجه ویژه‌ای به او داشته باشد و فعالیت‌ها و حرکات و رفتارهای او را زیر نظر بگیرد و بارها بازداشت و زندانی گردد. رژیم برای آرام کردن اوضاع مدت کوتاهی بعد او را از زندان آزاد کرد، اما ممنوع‌المنبر نمود.


در اسناد برجای مانده، از ساواک، شریف قنوتی روحانی افراطی پیرو عقاید و افکار خمینی معرفی شده‌است. شریف قنوتی پس از مدتی به عنوان نماینده خمینی در اردکان و حومه برگزیده شد. او وجوهات شرعی را از مردم دریافت می‌کرد و به قم و نجف ارسال می‌نمود. ساواک شیراز موضوع را با ساواک اصفهان در میان گذاشت و عوامل رژیم، شریف قنوتی را با تعدادی اعلامیه دستگیر کرده و تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار دادند.
وی پس از مدتی آزاد گردید و بلافاصله به اردکان فارس مراجعت کرد و مورد استقبال مردم آن سامان قرار گرفت.


در سال 1349 ، پس از شهادت سید محمدرضا سعیدی، بار دیگر به دلیل فعالیت‌های سیاسی اش دستگیر و مدتی زندانی گردید. محمدحسن شریف قنوتی در سال 1355 خانواده اش را به بروجرد برد و خود با استفاده از نام مستعار « شریف طبع » فعالیت‌های سیاسی اش را ادامه داد. با اوج‌گیری مبارزات مردمی، بر وسعت فعالیت‌های شریف قنوتی افزوده شد و از آنجا که وی در اردکان، شیراز، یاسوج و اصفهان برای عوامل رژیم فرد شناخته شده‌ای بود، به مسجدسلیمان رفت تا راحت‌تر به فعالیت‌هایش ادامه دهد. او برای آن که به راحتی به دست عوامل ساواک نیفتد، شب‌ها را به همراه عده‌ای از همراهانش در مسجد می‌ماند. پس از مدتی، ساواک مسجدسلیمان از وجود او احساس خطر کرده و برای دستگیری وی اقدام کرد. عوامل رژیم در آبان 1357 شبانه از پشت بام به مسجد ریخته و پس از دستگیری شریف قنوتی به زندان اهواز انتقال دادند. او در زندان هم ساکت نماند و به افشاگری علیه رژیم ادامه داد.

پس از پیروزی انقلاب

شریف قنوتی در روز دوم دی سال 1357 از زندان اهواز رهایی یافت و به بروجرد بازگشت و به سازماندهی راهپیمایی‌ها و مبارزات مردمی پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی، شریف قنوتی بار دیگر به اردکان رفت و بنا به درخواست مردم منطقه، مسئولیت نمایندگی شورای شهر را بر عهده گرفت. او باز هم به فعالیت‌های عمرانی و اجتماعی مشغول شد و به رفع مشکلات فرهنگی مردم پرداخت. شریف قنوتی پس از چندی، به عنوان دادستان انقلاب بروجرد به خدمت مشغول شد.

 

جنگ ایران و عراق

با آغاز جنگ برای اولین بار ستاد کمک رسانی به مناطق جنگی جنوب و غرب کشور را در بروجرد به راه انداخت و در روز سوم مهر 1359 با کاروانی متشکل از چندین کامیون ( به قولی 21 کامیون ) آذوقه اهدایی مردم بروجرد به خرمشهر اعزام گردید. پس از بازگشت، در بسیج نیروهای مردمی و اعزام آنان به جبهه‌های نبرد فعال شد. در اوایل مهر به همراه تشکلی از جوانان بروجرد به خرمشهر رفت و خود لباس رزم پوشید و با تشکیل گروه‌های چریکی الله اکبر و گروهان‌های مقاومت، به دفاع از آن پرداختند. شیخ شریف علاوه بر فرماندهی برخی از محورها در خرمشهر و هدایت نیروها، مسئولیت تأمین مهمات نیروها را هم عهده‌دار بود.

 

شهادت

دستور پیشروی یگان‌های دشمن به سوی خرمشهر، در روز بیست و چهارم مهر ماه سال 1359 صادر شد و خیابان چهل متری این شهر، به‌عنوان خیابان مرکزی، شاخص تقسیم نیروها و محورها قرار گرفت. با گذشت ساعاتی از روز، در حالی‌ که مدافعان اندک شهر به مقابله مشغول بودند، یگانی از نیروهای دشمن با راهنمایی ستون پنجم، خود را به خیابان چهل متری رساند و با استقرار تیربار در چند نقطه و موضع‌گیری تک تیراندازان در ساختمان‌های مسلط بر این خیابان، محور مرکزی و اصلی‌ترین راه پشتیبانی و رفت‌وآمد نیروهای مدافع را بستند. دشمن، ماشین حامل شریف قنوتی را در این خیابان هدف قرار داد. پس از اصابت هفت یا هشت گلوله به بدن شهید، ماشین با آرپی‌جی هدف قرار گرفت و واژگون شد. دشمن که از همان ابتدا در پی دستگیری شریف قنوتی بود، او را اسیر کرد و با سر نیزه کلاشینکف، به شقیقه او ضربه زد و او را به شهادت رساند. محمدحسن قنوتی اولین روحانی شهید شده جنگ ایران و عراق است

مرقد شریف

مرقد شیخ شریف در گلزار شهدای آبادان واقع شده‌ است. با این وجود دو مقبرهٔ دیگر برای یادبود در شهرهای بروجرد و اردکان ساخته شده‌ است.

یادمان

مدارس و بلوارهایی در اهواز و اردکان برای بزرگداشت به نام وی نامگذاری شده‌است. فیلم سینمایی شیخ شریف با بازی جعفر دهقان در نقش شهید شریف طبع و کارگردانی اسماعیل فلاح پور

 

 

زندگی نامه شهید « محمدحسن شریف قنوتی »

شهید « محمدحسن شریف قنوتی » در سال 1313 در خانواده­ای مـذهبی در منطـقه­ ی ( اروند کنار از توابع شهرستان آبادان ) دیده به جهان گشود . بعدها بار مسوولیتی را که از زمان هابیل نسل به نسل گشته بود بر دوش کشید و با آگاهی خود سعی در آگاه نمودن سایرین داشت .

او از همان اوان کودکی با اصول و مفاهیم اسلامی برای تبلیغ و ترویج احکام اسلامی به روستاها و بخش­ های ( اردکان فارس ) سفر نمود و در هر روستایی که می­ رفت برای مردم مسجد و حمام و دبستان می­ ساخت . از کارهای خیر شهـید قنوتی در اردکان می­ توان به تشکیل صندوق قرض ­الحسنه ، ساخت مسجد و حمام اشاره نمود . تمام خانواده­ های آن منطقه وی را می­ شناختند و با او رابطه­ ی دوستانه و صمیمانه ­ای داشتند . به طوری که هنوز هم بعد از گذشت سال­ ها ، خاطراتش در ذهن مردم منطقه­ ی اردکان به یادگار باقی مانده است .

شهید شریف قنوتی با وجود جو حاکم در زمان رژیم منحوس ستم شاهی ، در مساجد به سخنرانی و آگاه نمودن مردم می­ پرداخت . با شروع جریان انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب ، شهید قنوتی نیز مبارزاتش را علنی نمود و با یاری همرزمانش در آن برهه از زمان اقدام به پخش اعلامیه­ ها و رساله­ ی امام در میان مردم نمود .

شهید قنوتی شب­ ها در منزل خود با دوستانش تشکیل جلسه می­دادند و به گفتگو و مباحثه پیرامـون مسایل اسلام به ویژه شناخت بیشتر دستورات قرآن کریم می­ پرداختند . او همیشه در کارهای خیر پیش قدم بود و همین امر سبب شد که او به همراه مردم خَیّر و نیکوکار منطقه­ ی ( اردکان ) ، مهدیه و حوزه علمیه را در این شهر بنا نهند . در آن زمان به دلیل فعالیت­ های مردمی و آگاهی بخشی این شهید ساواک اردکان وجـود او را خـطر بزرگی می­ دانست ، لذا او را دسـتگیر و به سـاواک منطقه ­ی ( شیراز ) تحویل دادند . در بین راه از او خواستند که لباس روحانی را از تن بیرون آورد ، ولی او از این عمل سرباز زد و خـطاب به مأمورین می­ گوید : « بزرگترهایتان از این لباس و روحانیت وحشت دارند ، شما که جای خود دارید . »

همچنین ساواک از او می­ خواهد که ندامت نامه بنویسد ،

ولی او می­ گوید : « من کاری نکرده ­ام که بابت آن پشیمان باشم . » تا اینکه بر اثر سر و صدایی که عشـایر شـیراز براه انداختند ، سـاواک مجـبور به آزادی او می­ شود ولی او را ممنوع ­المنبر می ­کنند . همسرش نقل می­کند که او در پایین منبر می­ نشست و سخنرانی می ­کرد . بعد از مدتی او شهرتش را عوض کرد و همراه خانواده به شهر بروجرد نقل مکان نمود .

ولی او آرام ننشست و در بدو شروع انقلاب به مسجد سلیمان رفته و مردم آنجا را نیز بر ضد رژیم آماده می ­کرد که همین امر منجر به دستگیری مجدد وی توسط ساواک گردید و پس از دستگیری به زندان اهواز منتقل شد . در زندان اهواز او و دوستانش اقدام به اعتصاب غذا می­ کنند . در روز عاشورا یکی از نوکران رژیم اسلحه را به طرف او نشانه می­ رود و او را تهدید به مرگ می­ کند که شهید قنوتی فریاد می­ زند :

« عاشور است و ما تشنه ی شهادتیم و از مرگ باکی نداریم .»

در سال­ های قبل از پیروزی انقلاب ، شهید قنوتی همواره به خاطر اقداماتش توسط ساواک دستگیر و زندانی می ­شد و بارها به شهرهای مختلف تبعید گردید .

با شـروع انقلاب به رهبری حضرت امام خمینی (ره) شهید قنوتی نیز که آرزوی چنین روزهایی را داشت به بروجرد برمی ­گردد و در صفـوف متحد مردم شرکت می­ کند و اکثر تظاهرات را سازماندهی و حـضور مردم را در جریان انقـلاب نظم می ­دهد .

همسرش در این رابطه می­ گوید : « شب­ ها با قم و تهران تلفنی تماس می­ گرفت و برای راهپیمایی­ ها شعار تهیه می ­کرد و یا از دوستان خود برای خواندن و پخش اعلامیه­ های امام کمک می­ گرفت . »

هنگامی که شاه خائن از ایران رفت و خشم و مبارزات مردم به ثمر نشست و طلوع پیروزی را دیدند ، شهید قنوتی می ­گفت : « تازه سختی­ ها شروع شده ، مـا باید کشـته­ ها بدهیم تا حکـومت اسـلامی برقـرار شود . »

او سختی­ هایی را می­ دید که در پناه آن آسایش و سعادتی ( فَان مَع العُسر الیُسرا ) باشد . یعنی با هر سختی به راستی آسایش و با هر آسایشی سختی در پی است .

با شروع جنگ تحمیلی بین اسلام و کفر ـ جنگی که امام آن را برای ملت نعمت می­ دانست ـ او هم عمل صالح خویش را تشخیص داد و این در شرایطی بود که همزمان با شروع جنگ اختلافات داخلی و جریانات انحرافی قوت می ­گرفت که وی این مسئله را زود شناخت و در جواب دوستش که به او گفت : حکم جهاد در مورد همه نیست و تو باید در حوزه بمانی گفت : امروز روز امتحان است و با همین فکر بود که خود او اولین ستاد کمک رسانی به مناطق جنگی را در بروجرد تشکیل داد و جزء اولین گروه داوطلب از همان ستاد برای کمک به جبهه­ های حق علیه باطل به کربلای خوزستان رفت و شاید مردم شهرهای ایران ، چهره ­ی نورانی و مقدس او را در تلویزیون همراه با کامیون­ های آذوقه­ ی اعزامی به مناطق جنگی ، دیده و صحبت­ های مخلصانه ­ی او را از یاد نبرده باشند .

در شهر ( خـونین­ شـهر) ، شهر عشـق و خون به صف مقدم جبهه می­رود و ( لشکر الله ­اکبر ) را که همگی از نیروهای بسیجی و مردمی بودند و به عشق حاکمیت اسلام و آزادی کربلای خونین شهر به جبهه آمـده بودند را سازماندهی می­ کند و به عنوان مسوول نبردهـا در مناطق جنگی ، زبانزد نیروهای اسـلام می­ گردد .

جانبازی­ های این لشکر که هدفشان الله و سلاحشان ایمان و رهبرشان خمینی بود ، هنوز در ذهن تمامی رزمندگان به یادگار نقـش بسته است . یکی از دوستان شهید قنوتی می ­گوید : « که من فکر نمی­ کنم کسی از آنان زنده باشد . چون عشق به شهادت و مبارزه با صدامیان کافر در وجود همگی­شان دیده می ­شد . » شـاید اگر جـریانات سـازشـکارانه ( بنی صدر ) نبود ، ما هم امثال « شریف طبع » و یارانش را از دست نداده بودیم و خرمشهر هم سقوط نمی­ کرد .

همسر شهید می­ گوید : « بعد از رفـتن او به جبـهه ما او را دیگر ندیدیم ولی دوسـتانش که به ما سر می ­زدند ، می­ گفتند که او برای بردن آذوقه به جبهه در خطرناک­ ترین مسیرها ، خود در پشت ماشین به رانندگی می­ پرداخت . دوسـتان و همرزمانش نقل می­ کنند که در عملیات جلوگیری از سقوط شهر خرمشهر ، او با سلاحش آنقدر تیراندازی می­ کند که بدنه سلاح قرمز می­ شود و در نبردهایش در جبهه و مقـاومت در مقـابل دشمن روحیه­ ی او در بین رزمندگانی که از شهر خرمشهر دفاع می­ کردند ، به گـونه ­ای بود که هـمواره در میان همرزمانش از او نقل می ­کردند . وی در بدترین شرایط جنگ و در بدترین مسیرها سعی در رساندن مهمات به دست رزمندگانی که جلوی دشمن را سد کرده بودند ، می­ کرد تا با این عمل از سقوط شهر جلوگیری کند . »

در یکی از این ماموریت­ های مهمات­ رسانی ، هنگامی که داشت به طرف مقر خود برمی ­گشت در خـیابان 40 متری نیروهای عـراقی­ ها او را در درون ماشـین ، به رگبـار می­ بندند . او برای دفاع از خود از ماشین خارج می ­شود ، ولی این مزدوران باز هم دست از جنایات خود برنداشته و از پشت سر تمام بدنش را مورد اصابت گلوله قرار می­ دهند و بعد بالای سـرش آمده و با نیزه سرش را بریده و عـمامه و سر بریده ­اش را برمی­ دارند و فریاد می­ کشند : ( ان قتلت واحد الخمینی ) یعنی یکی از خمینیان را کشتیم .

آری ... او نیز همچون مولایش حضرت عباس( علیه السلام ) به شهادت رسید . با این تفاوت که حضرت عباس( علیه السلام ) در رسانیدن آب به طفلان به شهادت رسید و او در حین رسانیدن مهمات به یاران امام و همرزمانش به آرزوی دیرینه ­اش دست یافت و به درجه رفیع شهادت نایل شد .

یکی از پسرانش با بیان خاطره­ ای از پدر می­ گوید : « بعد از اینکه پدرم به خونین­ شهر رفت ، من نیز به دنبال او به آن منطـقه رفتم ولی او را پیدا نکردم و در هـمانجا به مبارزه پرداختم ولی در همان زمان تیر خوردم و از ناحیه دست مجروح شدم و مرا به بیمارستان بردند ، وقتی که پدرم مطلع شد و به دیدن من آمد گفت : شهادت سعادتی است که نصیب هر کسی نمی­ شود ، به راستی که اینگونه است . »

 

گزیده ­ای از سخنان شهید محمدحسن شریف­ طبع ( شریف­ قنوتی ) :

« امروز روز امتحان است ، برای خدا کار کنید و خود را به سختی بیندازید و جسم­تان را پرورش ندهید که این جسم فانی است و به زیر خاک می ­رود . »

شهادت سعادتی است که نصیب هر کسی نمی­ شود و خون پاک و مطهر می­ خواهد .

 

نامش جاودان و یادش گرامی باد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۰۴ ، ۱۱:۴۹
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
جمعه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۴، ۰۹:۱۱ ق.ظ

شریف محمد فرزند عباس

شهید محمد شریف

شهید محمد شریف

نام : محمد

نام خانوادگی : شریف

نام پدر : عباس

نام مادر : فاطمه

تاریخ تولد : 1344/01/03

محل تولد : بروجرد

شغل : دانش آموز

تاریخ شهادت : 1361/11/09

محل شهادت : چزابه

آرامگاه : گلزار « بهشت علی» شهرستان دزفول

کد ایثارگری : 6117084

زندگینامه
در روز سوم فروردین ماه سال 1344 ، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش عباس، کارگر شهرداری بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند.

به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. در روز نهم بهمن ماه سال 1361 ، در چزابه بر اثر ریزش سنگر به شهادت رسید. و در کنار برادرش تربت پاکش در گلزار شهدای « بهشت علی » شهرستان دزفول زیارتگاه خیل عظیم عاشقان ایثار و فداکاری شد.

برادرش احمد شریف نیز به شهادت رسیده است.

منبع:
ـــ فرهنگ اعلام شهدا: استان خوزستان، جلد دوم( ش - ی )، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1395، صفحه 799
.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۰۴ ، ۰۹:۱۱
نویسنده : خادم الشهدا
برای خدا کار کنید تا نتیجه ی کارتان تا ابد باقی بماند (حضرت امام خمینی ره )
آخرین مطالب
.: وبلاگ شهدای بروجرد :.