میثمی فرد علی اصغر غلامحسین
شهید علی اصغر میثمی فرد
شهید علی اصغر میثمی فرد
نام : علی اصغر
نام حانوادگی : میثمی فرد
نام پدر : غلامحسین
نام مادر : سرور خانم
تاریخ تولد : 1329/12/15
محل تولد : بروجرد
شغل : اداره بندر خرمشهر
تاریخ شهادت : 1359/07/11
محل شهادت : خرمشهر
آرامگاه : گلزار شهدای شهرستان بروحرد (تک آرامگاه های شهدا)
کد ایثارگری : 5910462
زندگینامه
شهید علی اصغر میثمی فر در پانزدهم اسفند ۱۳۲۹، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش غلامحسین ( فوت ۱۳۵۵ ) بازنشسته ارتش بود و مادرش سرور خانم ( فوت ۱۳۵۹ ) نام داشت. او تا کلاس دوم راهنمایی به تحصیل پرداخت و پس از آن در مشاغل مختلف شروع به کار نمود .
در سال ۱۳۵۵ ازدواج نمود و تشکیل خانواده داد و با توجه به اینکه همسرش از اهالی خرمشهر بود در خرمشهر سکنی گزید . همزمان در اداره بندر استخدام شد.

خوش خلقی و روابط صمیمانه او و روحیه کمک به دیگران در او آنچنان قوی بود که دیگران در اولین برخوردها جذب او می شدند. با آغاز اولین جرقه های انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۶ و پس حادثه شهادت طلبه ها در ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶ ،زمینه آشنایی او با افکار و اندیشه های حضرت امام خمینی فراهم گردید و با توجه به علاقه شدید او به آرمانهای انقلاب اسلامی ، به سرعت به یکی از انقلابیون شجاع و جسور تبدیل شد.
شجاعت او در هنگام حضور در تظاهرات ضد رژیم پهلوی مثال زدنی بود. پس از حادثه سینما رکس آبادان ،آن شهید با تصویر بزرگ محمد رضا پهلوی در حالی که ضربدر بزرگی بر روی آن کشیده شده بود در تظاهراتی که در محل دفن شهدای سینما رکس برپا شده بود ،حاضر شد و در پیشاپیش تمامی تظاهر کنندگان قرار گرفت و با شور و حرارت شعارهایی بر علیه شاه سرمی داد.
در همانجا دوستان انقلابی متوجه شدند که ساواک در صدد دستگیری او در هنگام خروج از گورستان آبادان است بناچار شهید میثمی با پریدن از انتهای دیوار گورستان موفق به فرار شد. اما در همان ایام ساواک با یورش به منزل وی، او را دستگیر کرد اما از آنجا که به لطف خدا مدرکی به دست نیاوردند ،پس از بازجویی های فراوان او را رها کردند. او فعالیتهای انقلابی خویش را به رهبری امام خمینی هر روز گسترش می داد و در این راه از هیچ فداکاری دریغ نمی ورزید.
در محل کار خود یعنی اداره بندر تلاش می کرد شور انقلابی را به همکاران خود منتقل کند به همین سبب زیر ذره بین دقیق ساواک بود . در حادثه ی عید قربان خونین خرمشهر در سال ۱۳۵۷ در حالی که ارتش آماده تیراندازی به سوی تظاهر کنندگان بود ، با اهدای گل به سربازان تلاش کرد آنها را منصرف کند.
ساواک که از حضور فعال او تصویر برداری کرده بود بار دیگر به منزل او یورش برد و با اینکه شهید برای مقابله با رژیم اسلحه کلتی را هم تهیه کرده بود و آن را در منزل جاسازی کرده بود باز هم ساواک موفق به یافتن مدرکی نشد اما این بار او را به همراه سایر انقلابیون مانند مرحوم کربلایی علی فرخی و…. به زندان اهواز منتقل کردند که تا زمان روی کار آمدن بختیار ، بازداشت بودند.
در زندان هم آنقدر توانست با سایر زندانیان سیاسی و حتی زندانبانان ارتباط دوستانه برقرار کند که به او عنوان شهردار زندان را دادند . این ارتباط به گونه ای بود که هنگام ملاقات با خانواده اش بر خلاف دیگران می توانست مستقیما و به دور از هیچ مانعی گفتگو کند. البته همه اینها در حالی بود که بنا بر برخی شنیده ها حکم اعدام او صادر شده بود اما با فشار مردم و قرار گرفتن انقلاب اسلامی در آستانه پیروزی ، درهای زندانها گشوده شد و زندانیان سیاسی به آغوش خانواده های خود بازگشتند.
در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در هسته های شبه نظامی ، وظیفه حراست از مردم را بر عهده گرفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تا آنجا که در توان داشت به خدمت پرداخت.
با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان نیروی بسیجی ، سلاح بر دوش به مقابله با دشمن بعثی پرداخت و هر جا که می توانست حاضر شد تا از خرمشهر عزیز و انقلاب مردمی اسلامی حفاظت کند .
یکی از وظایف بسیار مهمی را که بر عهده داشت رساندن تدارکات رزمندگان به خط مقدم جبهه بود او با شجاعت تمام همچون تمامی مراحل زندگیش ، فداکارانه در صحنه حاضر شد و سرانجام در تاریخ یازدهم مهرماه در محل اداره بندر خرمشهر ، مورد اصابت مستقیم تیر دشمن قرار گرفت و شاهد شهادت را با اشتیاق تمام در آغوش گرفت.
تربت پاک آن شهید در قسمت تک آرامگاه های شهدای گلزار بهشت شهدای بروجرد واقع است .
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
منبع:
ـــ فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 633.
تقدیم به روان پاک شهید علی اصغر میثمی فر
چه غریب جان سپردی ................ به طــــریقت خــــدایی
چه لطیف پر گشودی ................... ز قفـــس پی رهـــــایی
به درون دل چه دیدی .................. که به شـور و شوق چیدی
تو ز وادی شهیدان ....................... گل باغ آشـــــــنایی
ز کـــــدام نکـــــته آگه .................. شده ای تو اندر این ره
که شـــدی مقیم کوی ................. شـــــهدای کـــــــربلایی
چو فزون شد اشتیاقت ................. ز قیود جسم رستی
به یقین که جسته ای ره .............. به دیـــار روشـــــنایی
تو بخـــوان ز نو تــــرانـه ................. ز عروج عــــاشـــقانه
بگشــای هر دو لب را .................. به نــــوای نیــــنوایی
چو حــدیث جـــــاودانی ................ به لب ات شکفــته باشد
چـه غـــم از فـــــراق دنیا ............... چـه هـــــراس از جــدایی
به ره وصــــال دلـــــبر .................. نشدی فــنا تو اصـــــغر
که شهــــــید زنده باشــد ............. به حـــــریم کـــــبریایی
سروده ی : محسن خانچی




