صارمی اسدالله فرزند علی الله
شهید اسدالله صارمی
شهید اسدالله صارمی
نام : اسدالله
نام خانوادگی : صارمی
نام پدر : علی الله
تاریح تولد : 1347/01/02
محل تولد : بروجرد روستای توده زن
تاریخ شهادت : 1367/03/38
محل شهادت : منطقه غرب محور بانه
کد ایثارگری : 6711937
زندگینامه
دوم فروردین 1347 ، در روستای توده زن از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش علی الله، کشاورز بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند.
به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. یست و هشتم خرداد 1367 ، در بانه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر مطهرش مدت ها در منطقه بر جا ماند و سرانجام در سال 1370 پس از تفحص تربت پاکش در گلزار شهدای بروجرد ریازتگاه خیل عظیم انت حزب الله شد.
منبع:
ـــ فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 382.
شهید در سال 1347 در خانواده ای مذهبی در روستای توده زن دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستا طی نمود .
بعد از آن به فرمان رهبر کبیر انقلاب امام خمینی برای دفاع از انقلاب اسلامی درمقابل یورش وحشیانه دشمنان انقلاب به عنوان بسیجی به مدت یکسال در جبهه های حق علیه باطل حضور پیدا کرد و سپس با عضویت وظیفه تا هنگام شهادت خدمت نمود و در این مدت در چندین عملیات پیروزمندانه حضوری فعال داشت تا اینکه در تاریخ 1367/3/28 در منطقه غرب محور بانه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
یادداشتی از شهید اسد الله صارمی
یا ابا عبدالله یا حسین یا حسین ایها الشهید یابن الرسول الله حسین جان ما همه اندازه که رنج ببریم و ببینیم ،مصیبت ببینم و مشکلات را تحمل کنیم به اندازه مصیبت تو نمی شود.
یا ابا عبدالله به یادمان می آید که عزیزان رزمنده به عملیات می روند .
امام حسین یا حسین به سوی دشمن حمله می کنند،بدنهایشان آغشته به خون می شود در خون غوطه ور می شوند و حسین حسین می گویند.حسین جان مصیبت تو را فراموش نمی کنند.
در صحرای کربلا تو بودی و زینب بود عزیزانت بودند و آمدی در صحرای کربلا پذیرای و مهمان نوازی از تو نکردند و تو را تشنه کردند و به شهادت رسیدند بعد از شهادت تو سرها را به نیزه زدند اسرا در پشت سرهای به نیزه کشیده شده قرار دادند به روی شترهای برهنه سوار کردند اسرا به سوی شام روانه کردند.
عزیزان شما ببینید وقتی از ما عزیزی شهید می شود همه در تشیع جنازه اش شرکت می کنند همه شهادت او را گرامی می دارند و به منزل شهید می روند و افراد خانواده او را دلداری می کنند ولی دلهایتان برای زینب بسوزد ،برای اسرا بعد از شهادت علی اکبر بعد از شهادت علی اصغر بعد از شهادت قاسم بن حسن بعد از شهادت ابوالفضل العباس و بعد از شهادت حسین بن علی به جای آن که به آن ها دلداری بدهند سرهای مقدسشان را جدا کردند و به روی نیزه ها زدند و سر ابا عبدالله در جلو بود و بقیه سرها در دنبالش قرار داشتند و ان ها را جا به جا می کردند.
عزیزانی از خانواده های شاهد که ناراحت می شوید صحرای غم انگیز کربلای حسینی را مجسم کنید .
خدایا پروردگارا تو را به خون شهید، ابا عبدالله قسم می دهیم شهدای ما را به سید الشهدا محشور بگردان.آمین یا رب العالمین.
وصیت نامه شهید اسدالله صارمی
بسم الله الرحمن الرحیم
بهترین عمل مومن جهاد در راه خداوند است. پیامبر اسلام (ص)
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
مپندارید که کسانی در راه کشته شده اند مردگانند بلکه انان نزد خدا زنده اند روزی می گیرند.
با درود و سلام بیکران بر آقا امام زمان(عج) و نائب بر حقش امام خمینی(ره) و با درود و سلام فراوان بر تمامی رزمندگان کفر ستیز و با درود و سلام به ارواح طیبه شهدا و امت شهید پرور اسلام وصیت نامه را شروع می کنم.
مرگ همه ما را به اذن خدا خواهد گرفت پس چه بهتر که در اه اسلام و قرآن اسلام برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی کشته شویم اگر قرار باشد که آخر بمیریم پس چه بهتر است که در سنگر بمیرم انسان یک روز به دنیا می آید ، یک روز از دنیا می رود پس چه بهتر که در راه اسلام ، قرآن و برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی کشته شویم اگر قرار باشد که آخر بمیریم پس چه بهتر است که در سنگر بمیریم.انسان یک روز به دنیا می آید.یک روز از دنیای می رود ولی شهدا نمی میرند .چند کلمه ای به خانواده ام من آن قدر به جبهه می روم که شهید شوم.
می بوسم دستت ای مادر که پروردی مرا آزاد بیا با ما تماشا کن که فرزندت شده داماد
به حجاب می روم شادان ولی زخمی به تن دارم به جای درخت دامادی لباس خون به تن دارم
مادر جان می دانم که از مرگ من ناراحت می شوی ولی این را بدانی که فقط جسم من از میان شما می رود ولی روحم با شماست.مادر جان شما و خواهرم حق ندارید صورت و موهایتان را بکنید که نامحرم آن ها را ببیند.خواهر جان اگر حجابت را رعایت کنی بهتر از این است که در عزایم بنشینی و عزاداری کنی .پدر جان شما و برادرانم از مرگ من ناراحت نباشید خدا را شکر کنید که مرگم را در جبهه رسانید و در خانه و در رختخواب مرگم را نرسانید و شما هم همان طور که مدافع انقلابید استوار و صبور باشید که خدا یار و یاور شماست و من را حلال کنید و از آشنایان بخواهید که مرا حلال کنند.
ای مادران مبادا از رفتن من به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جوابگوی زینب کبری باشید که تحمل 72 تن شهید را نمود .باید مثل مادر وهب جوانانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد آنان را مانند او نپذیرند زیرا مادر وهب فرمود من جسدی را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم.
ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین در میدان نبرد کشته شد .ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عشق به خدا و عبادت شهید شد .مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر در راه حسین با هدف شهید شد.
برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و جبهه ها را ترک نکنید .دشمنان اسلام را نابود کنید ، ای رفقای من و ای جوانان اگر در خانه بمانید و دشمنان به انقلاب تسلط و چیرگی پیدا کنند .مدیون خون شهیدان خواهید بود.
رفتن به میان خدا بود کنار شهیدان
آموختن درس ز سالار شهیدان
زیبایی زندگی بود نبرد و پیکار
پیکار شهادت است آثار شهیدان