رنج محمود فرزند حسین
شهید محمود رنج

شهید محمود رنج
نام : محمود
نام خانوادگی : رنج
نام پدر : حسین
نام مادر : حورا
سال تولد : 1340/01/02
محل تولد : بروجرد
محل شهادت : اسلام آباد غرب
تاریخ شهادت: 1367/05/05
آرامگاه : گلزار شهدا بهشت زهرا(سلام الله علیها) تهران
کد ایثارگری : 6709171
گزیده ای از زندگینامه
دوم فروردین 1340 ، در شهرستان بروجرد چشم به جهان گشود. پدرش حسین و مادرش حورا نام داشت. دانشجوی سال آخر در رشته علوم قضایی و قاضی بود. سال 1364 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد.
به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پنجم مرداد 1367 ، در اسلام آباد غرب بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در بهشت زهرا( سلام الله علیها ) شهرستان تهران قطعه: 40, ردیف: 25, شماره: 5 واقع است.
منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: تهران بزرگ، جلد دوم ( د ـ ف )، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1397، صفحه 975.
محمود در سال 1340 در خانواده ای مذهبی در بروجرد دیده به جهان گشود پدرش حسین و مادرش، حورا نام داشت . دوران مدرسه ابتدایی خود را در مدرسه فاطمیه خیابان سعدی بروجرد و بعد کلاس چهارم و پنجم را در مدرسه داریوش به اتمام رساند .
دوران راهنمایی را در مدرسه کوروش کبیر در همین شهر خواند و سپس دوره دبیرستان را در دبیرستان نصیر الدین طوسی گذراند .تابستان به شغل شریف کارگری می پرداخت و در آمدی از این راه کسب می کرد .جوان متدین و با صفایی بود . اهل نماز و روزه .اهل تقوا . اهل مسجد بود . بیشتر در مسجد رانندگان در اول خیابان سعدی حضور می یافت .امر به معروف کننده ی خوبی بود . بسیار آرام و کم حرف بود ، اخلاق نیکو و حسنه اش زبانزد خاص و عام بود .
شهید محمود رنج زیاد خون دماغ می شد .حتی یک مرتبه دماغش را ( رگ دماغ ) عمل کرد . چشــم هایش سرخ می شد و حتی دوران سربازی از درد چشم رنج می برد .
یک روز در در گیری های با منافقین سرش شکست . او از این جماعت بسیار متنفر بود .

در فعالیت های دوران انقلاب بسیار فعال و پر تلاش بود . بر علیه رژیم ستم شاهی پا به پای جوانان در تظاهرات علیه این رژیم شرکت می کرد .از شــــــعار هایی که می داد و یادم هست می گفت : بگو مرگ بر شاه .
به ورزش کانگ فو توآ علاقه مند بود .و در دوران مربی اکبر مولوی در بروجرد به این ورزش رو آورد . در زمانی که این ورزش تغییر رویه و اسم داد وی از طرفداران شیوه جدید مربی خود شد و در این رشته به نام رزم آوران اسلام فعالیت می کرد . گاهی هم والیبال بازی می کرد .
در بسیج ثبت نام کرد و از اعضای فعال بسیج بود .شب ها تا صبح از طرف بسیج به نگهبانی در برق شهر ، ماکرویو ، فرمانداری ، سیلو غله و ساختمان بسیج مشغول بود ...

داوطلبانه در زمانی که کردستان شلوغ بود به سربازی رفت . دوره آموزشی را در صفر یک تهران گذراند و سپس به مریوان رفت . یادم می آید یکی از آشنایان که ارتشی بود هماهنگ کرده بود که جای آرام و بی سر و صدایی بیافتد ولی شهید اجازه نداد و داو طلبانه به مریوان رفت .
در آنجا در مدرسه ای سکونت داشتند .به نماز و قرائت قرآن عشق می ورزید و برای به پا داشتن این شعائر تلاش می کرد . نام سر گروهبان علم شاهی بود . سر گروهبان سعی داشت تا شهید را از مقر به جای دیگری بفرستد . زیرا بعضی اوقات سر موضوعات شرعی و اسلامی با وی درگیر بود .

یادم می آید یکی از دوستان دوران سربازی شهید به من می گفت به این شهید بگو کم به این سر گروهبان گیر بدهد .
همه سربازان محمود را دوست داشتند . به همه لطف داشت . و وی را به عنوان یک دوست قبول داشتند .
بعد از سربازی کنکور شرکت کرد . و در رشته فوق دیپلم بیهوشی قبول شد . هم زمان در رشته تربیت معلم نیز پذیرفته شد .تربیت معلمی را انتخاب کرد و مدتی به این رشته مشغول بود .در این هنگام در یک سانحه تصادف پدر و مادر خود را از دست داد . در این مدت با امور تربیتی در آموزش و پرورش همکاری می کرد و در رشته قرآن نیز فعالیت های خوبی داشت .
بعد از یک سال در رشته علوم قضایی قبول شد .و با تصفیه از رشته تربیت معلمی به کسوت قضا در آمد .

عکس شهید محمود رنج همراه با محسن تنها فرزندش
در تهران ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فـرزند به نام محــسن بود . محمــود زیاد جبــهه می رفت و در عملــیات مــرصــاد در تاریخ ( 1367/05/05 ) زمانی که سال چهارم رشته علوم قضایی بود به آرزوی دیرین خویش رسید و در عملیات مرصاد در منطقه ی اسلام آباد غرب به دست منافقین کوردل به فیض شهادت نائل شد و شربت شیرین شهادت را از دست مولا و سرور شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین نوشید و این چنین شد که جنازه شهید در بهشت زهرا آرمید و به بروجرد زادگاه خود برنگشت . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .


فرازهایی از وصیتنامه شهید :
در اینجا سخن از محبوب الهی است. آن کس که خداوند او را روحی ابدی قرار داده است. همان کسی که سراسر وجودش را در مقابل عشق الهی هدیه نمود. این خود کسی جز شهید نیست. به راستی چگونه می توان در مورد چنین افرادی سخن راند و یا در مورد شخصیت معنوی آنها حرف زد. آیۀ « و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل ا... امواتاً بل احیاء و لکن لاتشعرون » به همین مطلب اشعار دارد که ای مردم شما مقام شهید را چگونه می توانید درک کنید. حضرت امام یعنی همان شیخ و مراد شهیدان ، آن قدر شخصیت و عظمت روحی شهیدان را بالا می دانند که در ترسیم آنان قلم را شکسته معرفی می نمایند . ایشان در آخرین پیام خود به خانواده های شهدا چنین فرمودند: « از شهدا که نمی شود چیزی گفت ، شهدا شمع محفل دوستانند ، شهداء در قهقه ی مستانه شان و در شادی وصولشان « عند ربهم یرزقون » اند . نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب الهی « فادخلی عبادی و ادخلی جنتی » پروردگارند . اینجا صحبت عشق است و قلم در ترسیمش بر خود می شکافد . حال که واقعیت این چنین است چگونه می توان در مورد آن ها سخن به میان آورد که سخن به سخندان باشد .
روحش شاد ، یادش گرامی و راهش پر رهرو
زندگینامه و آلبوم تصاویر شهید محمد رنج با فرمت PDF :
لینک منبع مطلب :



