پورمحسن حسین فرزند حسن
شهید حسین پورمحسن
شهید حسین پورمحسنی
نام : حسین
نام خانوادگی : پورمحسنی
نام پدر : حسن
دانشگاه : دانشگاه تهران اصلی
مقطع تحصیلی : کارشناسی ارشد
رشته تحصیلی : مهندسی برق
تاریخ تولد : 1338/04/18
محل تولد : بروجرد
شغل : دانشجو
تاریخ شهادت : 1362/06/10
محل شهادت : پاسگاه زید
آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد
کد ایثارگری : 6205029
زندگینامه
هجدهم تیر 1338، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش حسن، راننده بود و مادرش صدیقه نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی در رشته مهندسی مکانیک بود.
شهید در روز هجدهم تیر ماه سال 1338 در یک خانواده مؤمن و معتقد به مبانی اسلام از شهرستان بروجرد دیده به جهان گشود و با زندگی پر از فراز و نشیب همراه با درد و رنج فراوان روبرو شد. او که فردی بسیار زیرک و هوشیار و فعال و با پشتکار بود دروس ابتدایی و متوسطه را در همان شهر گذراند و آموزش عالی را در تهران گذراند. دلش معمولا به عشق به خدا و عزم و اراده اش خدمت به خلق بود دیگر این که عاشق علم و تحصیل بود و لحظه ای از آن غافل نبود. چنان درس میی خواند که همه کلاس هایش را با معدل بالا گذراند و چه بسا در استان لرستان اول شده بود.
در آزمون دانشگاه علم و صنعت در رشته مهندسی مکانیک پذیرفته شد و شروع به تحصیل در دانشگاه نمود در زمان دانشجویی درسش را همراه با کار و کسب گذراند تا این که مخارج تحصیلی اش را خودش تأمین نماید و اگر می تواند به خانواده هم کمک کند با این حال چون جوان باهوش و استعداد بود و در هر دویش موفق بود و حتی در کنار کار و کتاب درس از مطالعه کتب دینی و عارف اسلامی دریغ نمی کرد و کتاب های استاد شهید مطهری بسیار مورد توجه او بود که از تعمق در آن غافل نبود خلاصه ایام دانشجویی یا با کار بود یا با کلاس بود و یا با کتاب دین. و این سه پایه ی فعالیت او را تشکیل می داد.
همسنگرانش می گویند او در تمام اوقات جبهه اش یا مأمور بود یا مشغول و می گویند او را لحظه ای بی کار نیافتیم. فراز و نشیب زندگی را طی می کرد و روزگار همچنان بر او می گذشت که دشمن طبل جنگ نواخت و ناگهان هجوم گستاخانه اش را بر کشور ایران تحمیل نمود اینجا بود که حسین آهنگ جنگ نمود.
قبل از انقلاب فعالیت زیادی نمی کرد بلکه جهت راهپیمایی در خانواده و فامیل فعالیت محدودی داشت شهید از نظر علمی بسیار بالا بود که مثلاً می خواستند او را به دبیرستان البرز تهران ببرند که مخالفت نمود و بعد از انقلاب بسیار فعالیت داشته فکر جنگ و نبرد، فکر دفاع از اسلام و میهن اسلامی را در مغزش می پروراند اما موانع فراوان یکی پس از دیگری راهش را سد می کرد. او تنها پسر خانواده بود و امید خانواده ... تمام رنج های گذشته اش می خواست گنج شود. این بود که از هر سو به او می گفتند نرو عجله نکن خانواده ات تنها هستند و اما آخر چه قدر تحمل نماید؟ مگر نه این است که صبر هم اندازه ای دارد و ظرف صبر هم ظرفیتی دارد؟ هرچه به دست و پایش افتادند هرچه نصیحتش کردند هرچه عجز و ناله کردند ولی این همه دیگر اثری نداشت و در فکرش کمتر اثری نگذاشت او عاشق شهید شدن بود ... بله شور جبهه همه چیز را از سرش ربود با این که در شرکتی کار می کرد وضع حقوق هم خوب بود و استعداد خوبی هم داشت.ولی می خواست به مقام بزرگ شهادت برسد.
به هر حال موفق شد تا در روز هجدهم فروردین ماه سال 1362 به عنوان نیروی بسیجی به جبهه اعزام شود. او رفت و چه شتابان هم می رفت... به عنوان راننده آمبولانس مسئولیت حمل مجروحین را پذیرا شد و سختی و خطر را به جان خرید که هر روز زیر آتش دشمن در تردد باشد و مجروحین را به بیمارستان برساند. نکته قابل توجه این جاست وقتی که مرخصی می آمد قبل از انقضای مدت معین می رفت به این امید که شاید حمله ای پیش آید و او در آن شرکت کند.
سجاده، مهر و جا نماز، قرآن و مفاتیح و نهج البلاغه مخصوص و حتی جایگاه مخصوص برای نماز داشت او اهل نماز شب بود و به گواهی همسنگرانش نماز شب او در جبهه هم ترک نمی شد اخر شب بر می خواست و با خدا زمزمه می کرد. اخلاق بسیار خوب و فروتنی و ایثار و همچنین روحیه بالای او و فعالیت زیادش باعث شده بود که مورد توجه همسنگرانش باشد.
با این که به مدت ماموریت او به جبهه سه ماهه بود ولی او پنج ماه در منطقه ماند تا این که در شب دهم شهریور ماه سال 1362 در منطقه پاسگاه زید عراق بر اثر ترکش گلوله ی خمپاره به دیدار معشوق شتافت و در بارگاه قدس الهی منزل گزید اما یادش همیشه همراه ما و خاطراتش شمع فروزنده کاشانه و محفل ملت ایران گردید.
تربت پاک و مطهر او در گلزار بهشت شهدای زادگاهش بروجرد زیارتگاه خیل عظیم امت ولایی و شهید پرور واقع است.
منبع:
فرهنگ اعلام شهدا: استان لرستان، تنظیم: مرکز مطالعات و پژوهشهای بنیاد شهید و امور ایثارگران، تهران، نشر شاهد، 1392، صفحه 125.
خاطره مادر شهید حسین پورمحسنی
راوی : مادر شهید
شهید فردی بسیار خوش اخلاق و محبوب در فامیل بوده است. علم بسیار بالایی داشت. همیشه به او می گفتم: چرا درست را نمی خوانی؟ می گفت: مادر جان، فعلاً جنگ واجب است و من باید به جبهه بروم. جنگ را به درس ترجیح داد.
وصیت نامه شهید حسین پورمحسنی
با سلام و درود به محضر مبارک امام زمان(عجل الله تعال فرجه) و امام امت و خانواده های محترم شهدا از این فرصتی را که به دست آورده ام استفاده نموده و مختصری از مورد شهید و شهادت را صحبت می کنم تا بتوانیم ان شاء الله با دین و وسیع تر مسائل را دریابیم اگر به آیات قرآنی نظری افکنیم می بینیم که آیاتی از آن اختصاص به شهادت دارد اگر به احادیث و روایات رجوع کنیم باز هم مشاهده می کنیم که درباره مقام و مسئولیت شهید سخنی گفته شده به جامعه اسلامیمان می آئیم می بینیم {...} پرشور در اشتیاق شهادتند که گویی با رسیدن به این آرمان تمام اهدافشان برآورده شود حال سخن این است که از پیش شهادت و شهید چیست که این گونه در مفاهیم اسلامی درخشش خاصیی دارد و گویی هاله ای از نور اطراف آن را گرفته است؟
این چگونه مفهومی است که هر کس به مقام و درجه آن غافل شود و اسلام آن را معیارهای خاص خودش شهید بداند به یکی از عالی ترین درجات رسیده است؟ در پاسخ باید بگوییم که شهادت مفهوم بسیار مقدسی دارد که فقط پاکباختگان واقعی می توانند به آن دست یابند شهید با فداکاری و از خودگذشتگی خود و با سوختن و خاکستر کردن خود محیط را برای دیگران مساعد می کند شهید چون شمعی است که خونش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و نورافکنی است تا دیگران در این نور پرتوی که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش یایند و کار خودشان را انجام دهد وقتی که در شب نوری وجود نداشته باشد کارها مختل می شود و هیچ دستگاهی نمی تواند کار خود را انجام دهد پس شهدا هم که روشنی بخش جامعه بشریتند کاری بسیار حساس انجام می دهند روز که انسان در پرتو نور خورشید تلاش می کند به همه چیز توجه دارد به جز همان خورشید. که تازه اگر پرتوافشانی آن نبود همه جنب و جوش ها راکد می شود شهدا هم شمع های فروزنده جامعه بشریتند که اگر در آن هنگام ظلمت و استبداد و اختناق جامعه را در برگرفته آن ها پرتو افشانی نکنند و جانشان را فدا نکنند بشر را به جایی نمی برد پس آن ها ظلمت را از بین می برند همراه با این که خودشان فدا می شوند در عین حال جامعه روشنی می بخشند پس دلیل ارزشمند بودن شهید به خاطر کاریی است که انجام می دهد و همه گروه های انسانی مدیون شهدا هستند
شهادت به خاطر این که عملی آگاهانه و اختیاری است و در راه هدفی مقدس است و از هرگونه انگیزه ریاکارانه به دور است قابل تحسین است و افتخارآمیز. و انواع مرگ یکی همان مرگ طبیعی است و دیگری مرگی است که در اثر عوامل طبیعی مثل زلزله و سیل و ... پیش می آید و سوم مرگی است که پای یک جنایت در کار است و چهارم مرگی است از قبیل خودکشی و پنجم مرگی است که شهادت است و شهادت بهترین نوع مرگ ها است چرا که آگاهانه و در راه خدا و هدفی مقدس است، بسیار ارزشمند است
خداوند در قرآن می فرماید بهشت دارای هشت در است که از هر کدام از این درها افرادی بر حسب درجه ایمان و تقوا ایشان وارد می شوند و آن دری که مجاهدین و شهدا در آن وارد می شوند دری است که اولیاء خدا به جوار قرب الهی نائل می شوند امیر المؤمنین علی می فرمایند: خدا شهدا را در قیامت با بهاء و جلال و با عظمت و نور وارد می کند که اگر انبیاء از مقابل این ها بگذرند اگر سوار باشند به احترام این ها پیاده می شوند این قدر خداوند شهدا را با جلالت وارد عرصه قیامت می کند. شهید به قدری ارزشمند است که لازم است او را در جامه ای پاک به تربیت مخصوص کفن کنند و این راه خود راز و رمزی دارد نشانه آن است که روح و شخصیت شهید آنچنان پاک و وارسته شده که در بدنش و در خودش و جامعه اش اثر گذاشته است
اگر بخواهیم مرگ و شهادت را از جنبه فردی بیان کنیم اگر مرگ به صورت شهادت باشد واقعاً یک موفقیت است برای یک شهید اما از نظر اسلام آن طرف سکه را باید هم دید عکس العملی که جامعه در برابر شهید نشان می دهند و به خود شهید تعلق دارند یعنی این عکس العمل جامعه بیان کننده این نیست که برای شخص شهید موفقیت یا شکستگی رخ داده چرا که شهید خود در این راه موفقیت حاصل کرده است اما عکس العمل جامعه مربوط به این است که مردم در جامعه نسبت به شهید و جبهه شهید و نسبت به جبهه مخالف شهید چه موضع گیری داشته باشد بدیهی است که از نظر پیروان شهید که از فیض حیات او بی بهره مانده اند شهادت تأثرآور است ولی باید توجه داشت آن که بر شهادت شهید اظهار تأثر می کند در حقیقت بر نوعی بر خود می گرید و ناله می کند باید در جامعه ارزش و نام شهید زنده بماند در روایات می بینیم توصیه شده است که به ترتیبی حسین بن علی سجده کرده است که خاک تربت او به نماز ارزش می دهد و این به ما می فهماند که می بایستی ارزش شهید را درک کنیم.
پس خوشا به حال آنان که لذت رسیدن به قرب الهی را یافتند و شربت شهادت را نوشیدند
خدایا به ما توفیق ادامه راه شهدا را عنایت بفرما.
خدایا اعمال ما را همواره کننده ظهور آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)بگردان.
خدایا رهبر کبیر ما را پناه خود قرار تا ظهور آقا حفظ کن.
خدایا هر چه زودتر پیروزی نهایی را نصیب رزمندگان اسلام بگردان.
خدایا معلولین و مجروحین شفای عاجل و اسرا را آزاد بگردان.
خدایا شهدا مقامشان عالی است متعالی بگردان
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.