بااختیار محمدرضا فرزند عبدالرحمان
شهید محمدرضا بااختیار
شهید محمدرضا بااختیار
نام : محمدرضا
نام خانوادگی : بااختیار
نام پدر : عبدالرحمان
نام مادر : اکرم
شغل : دانش آموز
تاریخ تولد : 1344/06/10
محل تولد : بروجرد
تاریخ شهادت : 1366/04/02
محل شهادت : ماووت عراق
آرامگاه : گلزار بهشت شهدای بروجرد
کد ایثارگری : 6602442
زندگینامه
دهم شهریور 1344، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش عبدالرحمان، کارگر بود و مادرش اکرم نام داشت. تا اول متوسطه در رشته تجربی درس خواند.
به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم تیر 1366، در ماووت عراق با سمت آرپیجیزن بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در بروجرد واقع است.
گلچین وصیت نامه
مادر جان! با مشکلات زندگی مقاومت کن و از خود ضعف نشان نده و همچنان بردبار و شکیبا باش.
دوستان! همچنان تقوا و درستکاری و راستگویی را پیشه کنید تا رستگار شوید.
پاسداری دهید از انقلاب عزیز و از امام امت و سنگر مسجد را حفظ کنید.
دوستان ورزشکار شما هم با ورزشتان مشت محکمی بر دهان ابرقدرت ها و این کافران
می زنید و ادامه دهید به ورزش و تقوایتان.
خواهرانم! همچنان زینب وار زندگی کنید و حجابتان را رعایت کنید.
برادرم! همچون علی اکبر ( علیه السلام ) شجاع و دلیر باش و گناه مکن تا رستگار شوی.
شهید محمدرضا بااختیار از زبان بکی از همرزمانش
بعدازظهر یکی از روزهای زمستان 1364 با هماهنگی واحد بسیج سپاه بروجرد به همراه سایر دوستانم که در مرخصی بودند به وسیله ی یک دستگاه مینی بوس عازم منطقه شدیم .
در بین دوستان و همسفرانم بسیجی دلاور ، شهید محمدرضا بااختیار را دیدم و با او آشنا شدم .
آوازه ی شجاعت و مردانگی او را در جنگ بسیار شنیده بودم .
همه بچههای پاسدار و بسیجی شهر او را می شناختند تا آن روز او را ندیده بودم .
ایشان جوانی بلند قد خوش تیپ با موهای لخت و چشمانی قشنگ بود .
او زیبا صحبت می کرد و روحیه و حالتی عجیب داشت شنیده بودم عراقی ها برای جدا کردن سرش جایزه تعیین کردهاند .
محمدرضا از همان موقع بامن دوست شد. از اینکه رزمنده ی سر شناسی همچون محمدرضا دوست من شده بود بسیار خوشحال بودم و در پوست خود نمی گنجیدم .
محمدرضا بسیار بسیار دوست داشتنی بود .
بچه های رزمنده تیپ 57 اباالفضل ( علیه السلام ) محمدرضا را به خاطر شجاعت و جسارتش در جنگ « محمدرضا هیتلر » صدا می زدند. او به مسخره و شوخی روی کوله پشتی ، جیب خشاب و کیسه خوابش آرم هیتلر را طراحی می کرد.
رزمنده جانباز کاوه گودرزی
بسم اله الرحمن الرحیم
«والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر »
به نام خداوند بخشنده مهربان
آری « قسم به عصر به درستی که انسان در هر موقع در زیانکاری است. مگر آنان که ایمان آوردند و کردند کارهای شایسته و وصیت به یکدیگر نمودند و به راستی وصیت نمودند به شکیبایی .»
با سلام به تمام شهدای اول اسلام که در راهشان و هدفشان به خون خویش غلتیدند و رفتند. از شهدای جنگ احد و صفین و بدر و خندق گرفته تا شهدای کربلای حسینی و شهدای کربلای خمینی و با سلام به تمام مجروحین و معلولین و خانواده شهدا که چشم و چراغ این ملتند.
آری به گفته رسول اکرم (ص): «بهترین مرگ در نزد خدا شهادت است » .
و با سلام و درود بیکران بر امام امت، این پیرجماران، خمینی بت شکن و رزمندگان اسلام عزیز، وصیت نامه خود را شروع می کنم.
باری مادرم! آری این چنین بود سرنوشت من که من امانتی بودم نزد شما که خداوند به شما داد و حال این امانت را از شما می گیرد و مبادا که در مرگ من گریه کنید. بلکه گریه کنید به حال اباعبدالله الحسین ( علیه السلام ) که زیاد مصیبت دیده است و گریه کنید به حال حضرت علی اکبر ( علیه السلام ) و حضرت قاسم ( علیه السلام ) و طفل شش ماهه اش حضرت [علی] اصغر ( علیه السلام ). پس مادر جان! شما هم باید افتخار کنید که فرزندتان در راه اسلام و در راه قرآن، در راه جهاد شهید شد.
و [من] به خون خویش غلتیدم و رفتم، پس شما در مرگ من سیاه مپوشید بلکه خانه تان را سیاه کنید به خاطر اباعبدالله (علیه السلام) و ابوالفضل عباس ( علیه السلام ) و شهدای محراب. و در ضمن مادر جان! اینها را برای تو بیان کردم و نوشتم بلکه از رفتن من به جبهه راضی باشید و به شهادت من افتخار کنی.
و مادر به خدا قسم اگر راضی نباشی که من به جبهه رفتم بدان که من هم شفاعت نمی کنم. پس تو خود دانی و در ضمن مادر اگر من ان شاءالله شهید شدم دوستان زیادی دارم که در شهادت من شرکت می کنند و به خانه ما می آیند و فاتحه ای می خوانند. امیدوارم که با آنها بدرفتاری نکنی چون که آنها راه من را ادامه می دهند هم چنان که راه دوستانم را که شهید شدند ادامه می دهم و به آنها انشاءالله خواهم رسید و دوستان در غم شما شرکت می کنند و با فاتحه ای که می خوانند باعث تجلی روح من و شهدا می شوند.
آری مادر جان و خواهر جان و برادر جان! هم چنان تقوا را پیشه کنید تا رستگار شوید.
و مادر جان و خواهر جان و برادر جان از شما می خواهم که مرا حلال کنید و از خویشان و آشنایان و دوستان و اقوام حلالیت مرا بطلبید.
و مادر جان! درست که تو بعد از من در زندگی تنها خواهی ماند، همچنان که تنها بوده ای و حال با مشکلات زندگی مقاومت کن و از خود ضعف نشان نده و همچنان بردبار و شکیبا باش.
و در این آخر وصیتی دارم به دوستانم که بعد از من راه من را ادامه خواهند داد. دوستان همچنان تقوا و درستکاری و راستگویی را پیشه کنید تا رستگار شوید و پاسداری دهید از انقلاب عزیز و از امام امت و سنگر مسجد را حفظ کنید.
و دوستان ورزشکار شما هم با ورزشتان مشت محکمی بر دهان ابرقدرت ها و این کافران می زنید و ادامه دهید به ورزش و تقوایتان و از شما می خواهم در این دم آخر من را حلال کنید
و هر خوبی و بدی کرده ام و یا غیبت کرده ام پشت سر شما، مرا ببخشید.
و مادرم! به تو وصیت می کنم که در دنیا همچنان فاطمه (سلام الله علیها) زندگی کن و خواهرانم!
همچنان زینب وار زندگی کنید و حجابتان را رعایت کنید.
و برادرم! همچون علی اکبر (علیه السلام) شجاع و دلیر باش و گناه مکن تا رستگار شوی.
و مادرم! امیدوارم که دیگر مرا بخشیده باشید و یادتان نرود که از دوستان و خویشان حلالیت مرا بطلبید.
آری، من از این دنیای پر درد و رنج و غم و حسرت خواهم رفت به جایی که دیگر نه ظالمی به مظلومی ستم می کند و نه حق کسی پایمال می شود. و البته در این دنیا هم آقایی خواهد آمد که صلح و آرامش برقرار خواهد کرد. آری، آن آقا صاحب الزمان مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) است.
و آرزوی من در این دنیا فقط این بود که یک بار فقط آن صورت نورانی امام امت را ببینم و دوم آرزوی من زیارت قبر شش گوشه اباعبدالله الحسین و امیرالمؤمنین بود. سوم این که می خواهم بدون گناه و خالص از دنیا رفته باشم.
پس در این لحظه آخر از شما مادر گرامی و ارجمند و خانواده ام خداحافظی می کنم.
خداحافظ
خداحافظ دوستان ، آشنایان و خویشان و اقوام، ما را حلال کنید و ببخشید.
1- و برای فرج آقایمان صاحب الزمان (عج) دعا کنید؛
2- برای طول عمر امام امت و پیروزی رزمندگان دعا کنید؛
3- هر شب جمعه سری به بهشت شهدا بزنید و فاتحه ای بخوانید و روح مرا تجلی بخشید.
رفتم از این جهان فانی، برای رضای خدای خمینی، و لبیک به ندای « هل من ناصر » خمینی.
خداحافظ
محمدرضا بااختیار
1363/01/09
امضاء
ایستاده نفر اول از سمت چپ شهید محمدرضا بااختیار
| |
|
نفر سمت راست شهید محمدرضا بااختیار